ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سكس من با دختر عمو جونم

دختر عموم 20 سالشه و 2 سال میشه ازدواج کرده (دوسال از من بزرگتره) عموم نزدیک خونه ما خونه داشتن من و دختر عمو با هم خیلی صمیمی بودیم...
از کوچیکی با هم بازی می کردیم یادمه یه روز که حدودا 10 سالم بود و اون 12 سالش بود با هم بازی می کردم به من می گفت که مالتو نشونم بده من که از این کار خوشم نمیومد با اجبار این کارو می کرد و به مال خودش میزد... این دوران گذشت. من 14 سالم بود که اون ازوداج کرد و از ما دور بود (خونه شوهرش) اون بعضی وقتا میومد خونه مامانش من میدیدمش ولی کاری نمی تونیستم بکنیم(سکس) میدونیستم اون هم همین فکر رو می کرد....
بلاخره یه روز که دختر عمو اومده خونه مادرش بی خبر از این که اونا نیستن بلاخره مجبور شد خونه ما باشه چون مامانم بهش گفته بود تا شب بر می گردن ولی از زن عمو خبری نشد.
ناچار باید خونه ی ما می موند همین طور هم شد خوب شام رو خوردیم و همه رفتن بخوابن اون با خواهرم که از من بزرگتره خوابید (تو اطاقش) من اولش بی خیال شده بودم.. (از سکس)
ولی نمی دونم ساعت چند بود که از خواب بلند شدم وفکر شیطنت آمیزی یادم افتاد.
گفتم باید یه کاری بکنم رفتم دم اطاق که دختر خواب بود به هر بدبختی شد درو باز کردم طوری که بیدار نشن آروم آروم رفتم نزدیکش یعنی در چند سانتی متر اون قرار داشتم قلبم مثل آهنگ های دی جی میزد نمی دونم چه ترسی برداشته بودم از کارم پشیمون شدم ولی مگه می شد؟
بلاخره دلو زدم به دریا دستمو خیلی آروم گذاشته روم کمرش دختر عمو طوری خوابیده بود که پشتش به من بود کمرشو مالش دادم کم کم رسیدم به بازوش بازوهاشو میمالیدم دیدم هیچ عکس العملی نشون نمیده جرعت پیدا کردم رفتم سراغ سینه هاش سینه هاشو که مالش دادم
بیدار شد به صورتم نگاه کردم دوباره چشاشو بست من فهمیدم که مقاومتی برای کار من نداره
سرمو بردم به گوشش گفتم بریم تو حموم ( چیزی نگفت فهمیدم که نمیخواد - خوب حالا باید دست به کار می شدم بدون اجازه رفتم پاین شلوارشو کشیدم پاین آروم پاشو وا کردم مقاومتی نداشت خودشو سپرده بود دست من سرمو بردم پاین و شروع کردم به خوردن کسش باور نمی کند اینقدر نفساش تند شده بود که داشتم در اوج شهوت میرسیدم (یادم رفت بگم این اولین سکس من بود همه کارا رو از تو فیلم ها یاد گرفت بودم) کسشو خوب خوردم بعد میخواستم بکنمش آخه چه جوری /؟ من پهلوش خوابیده بودم نمی شد برم روش خوب تا میخواستم کیرمو بزارم لای پاش که آروم گفت بریم حموم. من هم خد خواسته گفتم چشم من اول رفتم دنبال اومد رفتم حموم دیگه همه کارا رو کرده بودیم بهش گفتم ساک... گفت خوشم نمیاد.
بدون مکس وست حموم دراز کشید و پاهاشو باز کردم آروم کیرمو گذاشتم رو کسش دادم تو
وای چه کسی آخه خیلی داغ بود همون اول میخواست آبم بیاد جلوی خودمو گرفتم بعد از چند بار تلمبه زدن بدون اجازه کیرمو کردم تو کونیش گفت دیوونه اجازه بگیر بعد از چند بار میخواست آبم بیاد که دوباره کشیدم بیرون و کردم تو کسش 4- 5 بار با سرعت تلمبه زدم که آبم اومد همشو ریختم تو راستی یادم رفت بگم دختر عمو بچه دار نمی شد. بعد همونجوری بودم یه چند دقیقه با هم لب گرفتم و ازش خواستم که هر وقت اوضاع رو برا بود با من سکس کنه..
صبح که پاشدم خواهرم به من یه جوری نگاه می کرد اون هم فهمیده بود

1 نظرات:

ایرانی گفت...

همه چیزش کوتاه و خلاصه شده بود .روی هم رفته خوب بود..ایرانی

 

ابزار وبمستر