ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سكس من ودخترعمه عزيزم

عید بود عمه اینام
از همدان اومده بوودن شمال ویلای ما برنامه ریزی این بوود که تا 5 بمونیم خلاصه کلی خوش
می گذ شت تا روز 6 یا 7 بوود من رفته بوودم حمام همه هم رفته بوودن دم ساحل منم که فکر
میکردم هیچکی نیست راحت با حوله اومدم بیرون یه دفه احساس کردم یه نفر توو حاله ارووم
رفتم لای درز در نگاه کردم دیدیم نرگس دختر عممه نرگس یه یه سال از من بزرکتر بوود یه
دختر کندمی رووشن با چشای سبز و موهای طلایی زیتونی
خیلی خوشگل که کمر باریکش و سینه های تپل رونای خوشتراشش دل هر پسری روو میبرد خصوصا
که عادت داشت تنگ ترین کوتاه ترین و باز تریین لباسای تووی مغازه ها روو بخره و بپوشه
خلاشه دیدم نرگس جوونم نشسته و داره با دقت توو گوشی من فضوولی میکنه اول میخواستم
بپرم بیروون بترسوونمش اما خوب که دقت کردم دیدم بد جووری رفته توو حال خودش گوشی من
هم که به قوول بچه ها آرشیو سکس که زنگم میخوره بعضی وقتها خلاصه یه کم که گذشت دیدم
دستشو برد توی یقه گشاد تی شرتش و بعد زیر سوتینش باورم نمیشد همیشه حدس میزدم دختر
هاتی باشه اما باورم نمیشد اینفدر زیاد نترس باشه
بعد دروو برش روو نگاهی کرد رفت دمه پنجره یه نگاهی بندازه به ساحل منم سریع رفتم توو
حمام آب روو باز کردم که فک کنه من حمومم میدوونستم میاد نگاه میکنه یه 3 دقیقه
وایسادم بعد آرووم اومدم بیروون دیدم در روو بسته منم آرووم بازش کردم دیدیم نرگس
جوونم دستش توو سینشه بعد یه کم صدای گوشی روو بلند کرد بعدشم تاپ و سوتینشوو زد یالا
من داشتم از حال میرفتم وقتی اوون سینه های خوشگل خوشتراش درشتشوو دیدم دیدن صحنه ور
رفتن یه دختر با خودش خیلی حال میده من که داشتم از حال میرفتم از لذت دوستان که
تجربه دارن میدونن چی میگم خلاصه بعد از یه کم که با کلیپا
ور رفت رسید به کلیپ 8 دقیقه ای میدونستم کدومه از روو صداش بعد از اینکه حسابی تاما
از اوونجا که یه کم کرم دارم بعد اینکه یه کم به اووج رسید و داشت به ارضا نزدیک میشد
من که دیگه کم کم لباسامم پوشیده بوودم یه سرفه بلند کردموو در اتاق یه هو باز کردم
تفلک نرگسم نمیدونست اول دستشوو در بیاره اول لباسهشوو پائین بیاره یا گوشی من روو
بزاره سر جاش منم بر بر نگاش میکردم لباسشوو کشید پایین منم که واسه حرف نمیموونم گفتم
فضوولی بده بدوون اجازه گوشی ادما مثل دفتر خاطرات میمونه ها آخه نرگس روو دفتر
خاطراتش خیلی حساس گریش گرفته بوود عصبی رفت بیرون
بعدشم من اصلا به روی خوودم نیاوردم انگار نه انگار فقط روز دهم بوود 4_5 تا کلیپ تووپ
براش بدوون اینکه بفهمه ریختم فرداش دیدم خیلی مهربوون نگام میکنه خلاصه گذشت تا
رسیدیم به سیزده بدر من روز قبلش خیلی بدمینتون بازی کردم و هوا یه هوو سرد شد و من
سرما خوردم بد ججور گفتم واسه سیزده من نمیتوونم بیام تا لاهیجان بقیه برن اوونا ام
گفتم صبح زوود میریم ساعت 6 منم تخت خوابیدم تا ساعت 10 بیدار که شدم رفتم دست ورو
شستم و رفتم صبحانه درست کردم احساس کردم یه نفر بالا رفت حمام آخه ویلا دوبلکس گفتم
اشتباه میکنم همه رفتن بیروون داشتم چای میخوردم که دیدم
یه صدای ناز گفت سلام دیدم نرگس منم از خدا خواسته گفتم سلام خانوم خانوما خوبی چرا
نرفتی گفت مریض بوودم گفتم خوب شد نرفتی منم تنهایی میپوسیدم بیا بخخور خلاصه صبحانه
خوردیم من دیدم از این فرصت بهتر نمیشه گفتم بیا با هم فیلم ببینیم یه فیلم سوپر داشتم
توو لبتاپم تووپ تووپ اول یه 20 دقیقه ای معمولی معمولی بود بعد یه هو میرفت سر اصل
مطلب پرسید چه فیلمیه شهاب منم که میدوونستم چه جوور فیلمی میخواد گفتم خانوادگی بشین
ببین خلاصه دیدیم تا رسیدیم به اصل مطلب یه هوو جا خورد گفت همش اینه گفتم نه اما اینم
جزو فیلم دیگه میخوای خاموش کنم گفت نه یه کم
که گذشت کفتم ولی دختره خووب بلده ها چکار کنه حیف که این جور دختری تو ایران نیست گفت
اره اما خووب اگه پسرای ایرانی به خووبی این پسره حال بدن دخترا واسشوون جوون میدن منم
فرصت از دست ندادم گفتم خووب من بهتر از اینا حال میدم اما کو دختر باحال یه لب گرفتم
من زد عقب گفتم دیدی حتی تو ام فقط حرف میزنی یه لب بلد نیستی بدی همه دختر ایرانیا
همینن بهش بر خورد میدوونستم نرگس سر لج بازی خصوصا با من حاضره حامله ام بشه بازم
گفتم دیدی دیدی گفت نخیر لب ندادم چوون اجازه نگرفتی گفتم مثلا اجازه میگرفتم میدادی
عمرا گفت حالا منم سریع گفتم اجازه هست هیچی
نگفت منم گفتم سکووت علامت رضاست بعد یه کم اوومدم جلوو دستممو انداختم روو شونه هاش
و گفتم با اجازه لب گذاشتم روو لبش اونم جواب داد منم جراتم بیشتر شد کم کم لبمو عمیق
تر و سکسی تر کردم اوونم جواب میداد منم کم نذاشتم دستمو از روو شونه هاش بردم روو
گردنش کم کم روو سینهاش خوب میدوونستم چطوور میشه یه دختر روو حشری کنم کم نذاشتم
اوونم پا به پا میوومد حسابی داغ شده بوودیم منم دستم روو بردم زیر وقتی دستم رسید به
سینه های بلووریش دیگه طاقت نیاوردم با اون یکی دستم از روو تاپ زرشکیش قزن سوتینشوو
باز کردم با یه حرکت تاپ و سوتینشوو با هم بیروون
کشیدم او ل خجالت کشید اما خووب من هم قوی تر بوودم هم سکسی تر نذاشتم عقب بزنه با
لبام لباشوو بستم که جیغ نزنه با دستامم سینهاشوو حال میدادم حالا ارووم تر شده بوود
از چشاش میخوندم اوونم میخواد لباموو بر داشتم و اوون سینه های خوشگلش روو کردم توو
دهنم یکی یکی اول چپیه لامسب بد خوشگل گنده بوودن دستامم بیکار نبوودن از روو شلوار
داشتن به کسش حال میدادن کم کم بی حال شده بوود منم دگمه شلوار زیپش رو باز کردم تا
بیاد بخودش بیاد لخت لخت روو مبل بووود با دهنم افتادم به جوون کسش خیلس داغ و خوش بوو
تمیز بوود تازه تراشیده بوود منم کم نزاشتم دیدم
داره صداش بلند تر میشه منم بیشتر وتند تر میخوردمش تا حسابی سر حال بیاد با دستامم با
سینه هاش ور میرفتم دیدیم ناله هاش داره به جیغ تبدیل میشه فهمیدم داره ارضا میشه
سرعتم روو بیشتر کردم تا لرزید یه جیغ بلند زد ارضا شده بوود منم کنارش بی حال افتادم
تا دیدم بعد 2 دقیقه گفت نه مثل اینکه یه پسر یلد توو ایران پیدا میشه گفتم اره اگه
یه دختر باحال پیدا شه دیدم بلند شد زیپ شلوارم روو باز کرد و مثل کیر ندیده ها افتاد
به جون کیرم مالید بوو کرد کرد توو دهنش شرووع کرد ساک زدن واقعا بلد بوود داشتم حال
میکردم یه هوو گفت بزرگش نکن میترسما گفتم من
نمیکنم توو داری میکنی گفت دیگه توو دهنم جا نمیشه ها منم یه کم توو سکس خشنم بعد
اینکه حسابی بزرگش کرد با دستام سرش گرفتم اوون جوری که میخواستم جلوو عقبش کردم به
نفس نفس افتاده بوود تفلکم گفتم داره میاد گشیدم بیروون دیدم خودش دووباره کردش توو
دهنش تا آبم اوومد همه آبمو خورد گفتم خیلی تشنته با یه لحنی گفت آره آب داغ میخواستم
خلاصه بی حال افتادیم رو هم تا من پاشدم نهار درست کردم خوردیم جالب این بوود نه من
لباسامو پوشیدم نه اون بعد نهار هم یه سکس تووپ دیگه داشتیم

6 نظرات:

brave گفت...

mer30 azinke dastan gozashti

Unknown گفت...

خواهش ميكنم عزيز

Unknown گفت...

خواهش ميكنم عزيز

Empire گفت...

kheyli khoob bood mer30 amir

Unknown گفت...

مرسي عزيز خوشحالم خوشت اومد

ایرانی گفت...

در کل داستان خوبی بود .فقط بعضی جاها روابط وعکس العملها کمی مصنو عی به نظر می رسید .اگر هم سکس قوی و طولانی تری می داشت بهتر بود..ایرانی

 

ابزار وبمستر