ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

من و خالم توی حموم

من ارتا هستم الان 22 سالمه.موقعی ایکه من 13 يا 14 سالم بود خالمو گاييدم البته باعث شد كه من يك فوت فيتيش بشم چون هروقتیكه من میخواستم و خودشم ميخواست پاهاشو دراختيارم ميزاشت با جوراب اونموقع ها خبري ازجوراب مچي وسفيد و سبز و قرمز....نبود فقط جوراب ساق بلند مشكي ورنگ پا البته من نميدونستم سكس چيه وچطورانجام ميشه حتي باوركنين تا اونموقع فيلم سكسيم نديده بودم.من ازبچگي باخالم ميموندم البته اونموقع خالم دختر بود از اون دخترهای حشري19.20 سالش بود ماجرا از روزی شروع شدكه من يك بار خونه مادربزرگم بودم خالم توحموم بود منو صدا زد تا براش شامپو ببرم.منم عين بچه های حرف گوشكن زود ازدستور خالم اطاعت كردم وقتي شامپو رو دست خالم دادم يه گوشه ازكوس پشم آلودش روديدم وااايییییی داشتم چيییییی ميديدم؟؟؟ يه طوري خودشو پوشوند كه مثلا ما 20.30سالمونه وچندبار سكس با زن داتشتيم.خدايشم نميدونستم سكس چيه؟؟؟ خلاصه بعداز چند روزخالم كه ازمدرسشون امد خونه من طبق معمول چتربودم وتوی پذيرايي نشته بودم.خالم اومد البته من يه خاله كوچيكترم دارم كه ازم3سال بزرگتره بگذريم.خالم وقتي اومد ومثل هميشه منو ديد گفت اينجا چيكار ميكني؟؟؟ نگو بادوست پسرش قهر كرده ميخواد سرمن خالي كنه.بعداز داد و بیداد ما باخاله قهر كرديم اما با وساطت خاله كوچيكم حل شد.خالم از اينكارش پشيمون شده بود شايدم نشده بود ازبچه خواهرش يه عذرخواهي كاملا سكسي كرد و لبمو توی لبش برد.اين حركتش باعث شد كه روم ديگه بدتر ازهميشه بهش بازشه يه روز كه توخونشون بودم ديدم خالم رفت حموم منم عين نديد بديدا ازهمون لبي كه ازم گرفته بود شهوتی بودم.خالم توحموم لباساشو ازتنش داشت درمياورد كه چشمهام افتاد به يه اندام كاملا سكسي باجوراب مشكي ساق بلندي كه تازير زانوش كشيده بود.جالب بود پوشيدن جوراب نازك توحموم؟؟من فقط داشتم نگاه ميكردم واااااااییییییییي چه بدني داشت خالمممممم اوووووف.خالم منوكه دراينحال ديد گفت چيههههه؟؟مگه تاحالا بدن يه زن رو نديديیییییییی؟؟؟ موندم چي بگم ازيطرف نديد بديد بودم ازطرف ديگه يه بچه 13.14 ساله كه حتي نميدونست سكس چيه؟؟؟ چند روز ازاين ماجرا گذشت ومن توفكر بدن برنزه خالم موندم.چون خالم توی روستا به دنيا اومده بدنش برنزه برنزست پستوناش هم خيلي بزرگ نيست ولي با هزارتا جنيفرم عوضش نمیكنم.بعداز چند روزی که خونه مادربزرگم رفته بودم خالم خونه بود بازم رفت حموم خونه هم خالی بود هیچکس نبود خالم رفت حموم.تنها چیزیکه خالم گفت این بود بیا بامن بریم حموم؟؟؟ گفتم باشه واقعا ترسیده بودم وقتی رفتیم توحموم خالم لباساشو دراورد وبمن گفت همینکاروکنم منم نه از روی سکس کردن از روی ترس گفتم  چشششششم خالم یه شرت سیاه پوشیده بود و کرستش هم همرنگ شرته بود بعدش کم کم اونها روهم درآورد و اون چیزیکه ادم باورش نمیشه رو انجام داد بله جوراب پوشید فکر کنم فوت فیتیش بود منکه نمیدونستم میخواد چیکارکنه؟؟؟حالا میفهم چرا پاهاشو تودهنم گذاشت و هی پاهاشو روی من میمالید با این کارش من حشری شدم وکیرم راست شد یه کیر کوچولو که بزرگم نبود.همینکه راست کردم کیرم به جورابش میخورد وداشتم واقعا میتریکیم چون جوراب نازک خیلی به ادم حال میده.بعداز مدتی لبمو گرفت تو دهنش کم کم رفت سراغ کیررررررررمممممم اولش حسابی بوسیدش بعد کیررررررررمو کرد تودهنش وایییییی داشتم از شهوت میمردم بعداز اینکه حسابی برام ساک زد گفت توهم برا منو بخور؟؟ کوووووسش یه کم مو داشت اما تمیز بود.بوی عجیبی هم داشت که شهوتمو100 برابر میکرد.منو مجبور کرد که کوسش رو بخورم.اما برای بار اول وااااییییییی حالیییییی دااااااد.فقط داشتم چوچولش رولیس میزدم.میخوردم که گفت کیررررررت روبکننننننن تویییی کوووووووووسمممممم خالهههههههه جووووون.منکه تا حالا کوس ندیده بودم گفتم کجاش بزارمممم خالهههههه؟؟ خودش سرکیررررمو گذاشت جلو سوراخ کووووسش گفت بکننننننننن بره توششششش.منم اطاعت کردم نمیدونم پرده داشت یا نه شایدم قبلا کوس داده بود که انقدر حرفه ای بود؟؟ احساس کردم کیررررمو توی یجای داغغغغغغغغغ ولیزززززززز گذاشتن فقط داشتم تلمبه میزدم.خالم قدش160 میشد کیررمممم که توسوراخ کوووووووسش گذاشته بودم وداشتم میکردمش گفت پاهامو بخورررررر.جورابهاش روهمراه کف وانگشت پاهاشو تودهنم گذاشت.گفت بخوررررررررششششششش.بعداز حدود 5 یا 6 دقیقه خالم داشت ا ه ه ه ه ه اوه ه ه ه ه میکرد و ناله میکرد.حتی داد میزد الان میفهم براچی انقدر بی تابی میکرد چون به مرحله ارگاسم رسیده بود بعداز اون ماجرا حدودا تا قبل ازاینکه شوهرکنه 10 تا12 بار کردمش اما هیچکدوم مثل اولی نبود مخصوصا اون جورابهاش و دادهایکه میزد.الانکه دیگه بزرگ شدم حتی نمیذاره به پستوناش دست بزنم درسته میگن زنها شیطون هستن.قبل از اینکه شوهرکنه بمن و شاید به چند نفر کوس میداد اما الان منو بی نصیب گذاشته بی معرفت.پایان

1 نظرات:

ایرانی گفت...

وقایع وحوادث این قصه هم زیبا بود.سکس وعشقبازی مطلوبی داشت .عکس العمل خاله نسبت به قهرمان داستان یعنی خواهرزاده اش خیلی سریع و غیر قابل پیش بینی بود که این یک نکته را به حساب ضعف ماجرا گذاشته در کل متوسط بود .با تشکر ..ایرانی .

 

ابزار وبمستر