ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خارتو , گل دیگران 89

مینا به صحنه سکس شوهرش با ویدا نگاه می کرد که چه جوری میثم از زیر گذاشته توی کس اون و متین هم از پشت فرو کرده توی کونش . با این که همچین لحظاتی رو تصور می کرد این انتظارو نداشت که شوهرش بدون اجازه و مشورت  با اون زود تر دست به کار شه . حس می کرد که غرورش شکسته شده .. احساساتش جریحه دار شده   مینا : ولی من چیزی رو از شوهرم پنهون نمی کنم . از اون اجازه هم نمی گیرم .. بریم داخل ..
 دو تایی شون کاملا لخت وارد شدند . مینا کیر ولی رو گرفت توی دستش و رفت  کنار اون دو نفر .. در یه حالتی مثل حالت ویدا و در موازات اون قمبل کرد .. اون در این فکر بود که متینو صداش کنه تا به جای کون ویدا کون اونو بکنه . البته به خودش گفت که فعلا زوده . بذار یه چند دقیقه ای گرم بیفتم ببینم این جا حکومت در دست کیه که بدون مشورت با من شروع به هر کاری می کنن . شوهر آدمو از دست آدم در میارن .. البته مقصر شوهر منه که احترام منو نگه نداشته . میثم تا چشش به مینا افتاد یکه  خورد . شاید انتظار اینو نداشت که اونو در این شرایط ببینه . مینا با این حالت تعجب شوهرش آشنایی داشت و می دونست که اون حالا در چه وضعیت روحی قرار داره .
مینا : میثم جون سکس با یکی به غیر از همسرت خیلی حال میده ؟ فقط می  تونی با همون یکی حال کنی . اگه صد تا زن هم دورت رو بگیرن فقط می تونی از یکی لذت ببری اون جوری که دلت می خواد . اما ما خانوما حداقل می تونیم کیر دو تا مرد رو همراه خودمون داشته باشیم ..
 یه حرکتی به کونش داد و کسشو رو کیر ولی طاقباز شده سوار کرد ..
مینا : حالا بدون اجازه شما می خوام ببینم کیر پسر خاله عزیزم چه حالی میده . ببخش منو میثم جون شوهر عزیزم که واسه این کار ازت اجازه نمی گیرم . چیزی که عوض داره گله نداره .
میثم اگه کارد بهش می زدن خونش در نمیومد . اون حتی انتظار نداشت که مینا با یکی دیگه باشه . هر چند مینا فکر می کرد و حس می کرد که میثم در این شرایط خیلی راحت می تونه زنشو بده به دست دیگران ..
 مینا : من که لذت می برم می بینم همسرم خوشحاله و داره کیف می کنه از این که یه زن دیگه داره بهش حال میده ..
میثم آب دهنشو به زور قورت می داد . مینا یه اشاره ای به ماندانا زد و اونو به سمت خودش کشوند . می خواست به یه طریقی به متین برسونه که بیاد سمت اون تا دو تایی بهش حال بدن فقط طوری که این واسه میثم یه سور پرایز دیگه باشه . ماندانا هم نقش یه واسطه رو به خوبی بازی می کرد .. با این که می دونست ولی هم در ابتدای کار دوست نداره شریک داشته باشه ولی بر نامه ها رو طوری چید که متین بیاد و پشت مینا قرار بگیره .. یه اشاره به ویدا کافی بود که اون صورتشو رو صورت میثم قرار بده و لباشو به لبای اون مرد بچسبونه و جلو دیدشو بگیره . ماندانا هم کون مینا رو به خوبی روغن کاری کرد و یه دستی هم به کیر متین کشید .. وقتی  ویدا لباشو از رو لبای میثم برداشت و اون یه نگاهی به سمت چپش انداخت و زنشو دید که چه جوری داره به دو تا مرد حال میده واسه لحظاتی نتونست بر خودش مسلط شه . اعصابش به شدت به هم ریخته بود .
 مینا : میثم خیلی کیف میده . دلم واست می سوزه .  ما زنا خیلی راحت می تونیم  با دو تا مرد حال کنیم . شما اگه دو تا کیر هم می داشتین خیلی سخت بود این جور حال کردنا .
مینا هم واسه اولین بار بود که دو تا کیرو با هم دریافت می کرد . اون به غیر از ولی و شوهرش میثم با مرد دیگه ای رابطه جنسی نداشت و حالا هم متین به کلکسیون مردان زندگیش اضافه شده بود . به ولی هم که تازه داشت کس می داد .. پسر خاله دستاشو گذاشته بود دور کمر دخترخاله و با این که از این کارش که همون ابتدا متینو شریک گرفته بود عصبانی بود ولی خودشو قانع کرد که مینا که مال اون نیست بخواد اختیار دارش باشه و قبل از این که متین روش سوار شه این میثم بوده که بار ها و بار ها مینا رو گاییده ..ولی  با این که با دخترای خوشگل و زنای شوهر دار رقم به رقم سکس کرده بود ولی این یکی از آرزو هاش بود که یه روزی بتونه کیرشو از کس دختر خاله میناش رد کنه . به یاد روز هایی که باهاش آنال سکس می کرد و آرزویی که از اون روز ها واسش به جا مونده حالا بر آورده شده بود فکر می کرد .  
 مینا : عزیزم .. پسر خاله جون .. خیلی با حال می کنی .
مینا صورتشو به صورت ولی چسبوند و به سرعت  و زیر گوش اون و به صورت زمزمه و خیلی آروم گفت یه وقتی از گذشته مون چیزی نگی ها ...
 ولی هم سرشو تکون داد و با خودش گفت  دختر خاله کس خل ما فکر می کنه ما هم مث اون کس خلیم .
 ویدا : میثم جون اومدی این جا خوش بگذرونی ..  کیف کن لذت ببر زنت چه جوری داره با یکی دیگه حال می کنه . شما مردا یه خورده ما زنا رو باید درک کنین دیگه .. قربون شوهر خودم بشم دورش طلا بگیرم کف پاشو ببوسم که بهم اعتماد داره و منم الان دور از چشای اون دارم حال می کنم . .... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر