ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سكس فاميلي2

حالا جريان سکسم با خاله بزرگم رو مینویسم این خالمو خیلی دوستش دارم واقعا؛چون منو دوست داره و پیشم ازاده این خالم اسمش سار و قهرمان شنا هست بخاطر همین بدنش خیلی سکسیه سنشم دو سال از مامانم کوچیکتره و حدود 35 سالشه کونش خیلی تپله و سینه هاش که نگو اندازه هندونه ولی افتاده نیست و سر بالاست البته ازدواج نکرده ولی اهل خوشگذرونیه و عرق خور اما یکم خجالتی؛کون همه دخترا و زنهای فامیل رو سوزونده منم که خیلی دوستش داشتم خیلی دور و برش هستم خالم تو یه منطقه بالاي شهر یه اپارتمان اجاره کرده بود و منم که همیشه پیشش پلاس بودم و اونم که از خداشه میدونستم که کسش اکبنده اکبنده و همین منو تشويق ميكرد که زودتر بکنمش یه روز که شبش خونشون بودم باهم میخوابیدیم شب دیدم خوابیده اروم دستمو بردم روی صورتشو نازش کردم و گفتم اگه خالم نبودی میبردمت یه جای دور پیش خودم خیلی دوستت دارم و بعد دستمو گذاشتم کنار سینشو خوابم برد؛صبح دیدم رفته حموم و منو صدا میکنه حموشون هم کنار اتاقه و شیشهاش مات بود دیدم سینه هاشو چسبونده به درحموم میگه حوله رو بیار زود حوله رو دادم تو دستشو اومد بیرون حوله رو دور کونش پیچیده بود و سینه هاش معلوم بود خودمو زدم به بیخیالی و لی اومد نشست کنارمو گفت میبینی واسشون زحمت کشیدم وپاشد رفت و منم حال کردم که مقاومت کردم مقابلش؛گذشته و گذشت تا اینکه یه دو هفته بعد اومد خونه ما همه رفته بودن بیرون و منم که اومدم دیدم تنها نشسته تو اتاقم و داره فیلم نگاه میکنه و دستشو از زیر دامنش برده توشورتش و کسشو داره میماله یه اوهوم کردمو اومدم تو اتاق که دیدم خودشو جمع کرد و کامپیوترم زود ریستارت کرد؛منم گفتم دارم میرم حموم راحت باش عزیزکم؛اینو که گفتم حالش بهتر شد؛رفتم جلوش گفتم بشین فیلمتو ببین نگران نباش خانمی من به کسی نمیگم و رفتم حموم؛ به عشقش یه جلق حسابی زدم دوش رو که بستم اروم اومدم بیرون دیدم نشسته دامن و شرتشو داده پایین داره یه فیلم سوپر نگاه میکنه و کوسشو میماله كیرم دوباره راست شد رفتم کنارش و تا دید لختم و کیرم کنار صورتشه شوکه شد گفتم راحت باش نشستم کنارش کیرمو گرفتم تو دستم و مالوندم و اروم دستمو بردم سمت کسش و واسش مالوندم اونم سینه هاشو اورد بیرون و میمالوند منم سرسینه هاشو میبوسیدم حال ميكرد دیدم بسشه نشستم و زانو زدم وشروع کردم به خوردن کسش دیدم داره ارضا میشه بلند شدم گفتم وقت كردنه کیرمو گذاشتم دم کسش و یه دستمال کاغذی دادم دستش و گفتم میخوام زنم بشی گفت باشه و کیرمو فشار دادم توكوسش گفت ا ي ي ي ی منم بیشتر فشار دادم تا پردش پاره شد و زود دستمال رو گرفت جلوی کسش خونها رو که خوب پاک كرد دستشو گرفتم و کشوندمش سمت تخت و به پشت خوابوندمش گفتم پاهاتو بده بالابعد کیرمو گذاشتم دم کسش و سینه هاشو گرفتم و دادم کیرمو تو کسش تا دسته حسابی که تلمبه زدم دیدم اره وقتشه که کونشم افتتاح کنم برگردوندمش و گفتم رو زانو هاش بایسته کیرمو گذاشتم دم کونشو دادم تو داد نزد ظاهرا كون داده بوده تند تلمبه میزدم که دیدم داره از کسش اب میاد دستمو بردم جلو کسشو ماليدم حسابی تلمبه زدم تا اب کیرم همش ریخت تو کونش و همونطوری روی کمرش موندم تا حالم جا اومد رفتم سمت سینه هاش ویکیشونو گرفتم تو دهنم و مکیدم بعد بلند شدیم و خودمونو مرتب كرديم شب که دوباره وقت خواب شد مامانم با خنده گفت تو برو پیش خالت من شب تنها میخوابم اخه بابام رفته بود بار داشت تا 1 ماه دیگه نميومد منم رفتم دیدم خالم رفته زیر پتو زود شلوارمو کشیدم پایین و اومدم بزارم تو دهنش زود بلند شد دیدم لخته لبه های تختو گرفت و گفت از کونم میکنی گفتم عشقمه و يه توف و کیرمو گذاشتم دم کونش دادم توش تا یه ربع ميکردم نگو مامانم از لای در دید میزده و فکر کنم اینا دست به یکی کرده بودن من سینه های خالمو گرفته بودمو میکشیدم و وکونشو جر میدادم که یهو ابم با فشار اومد نصفش ریخت تو کونش خالم زود برگشت کیرمو گرفت تو دهنش بقيه آبمو تا اخرش خورد

3 نظرات:

ناشناس گفت...

سکس با زن 50ساله سر حال بذار داستانات ایول داره

Unknown گفت...

Salam doste aziz.tashakor az nazare lotfet.chashm

ایرانی گفت...

دستت درد نکنه امیر جون .داستانت خیلی قشنگ بود .فقط موقع پاره شدن بکارت خاله جان اگه یه خورده آب و تاب بیشتری داشت قشنگ تر می شد .آخه مطلب طوری نوشته شده بود که آدم فکر می کرد خاله جان چاقو خورده ..ایرانی

 

ابزار وبمستر