ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

عاقبت داشتن شوهر خسيس3

کامران یک کاندوم برداشت و به طرفم آمد و با خنده گفت : افتخار می دید بکشید روش
با عصبانیت سرمو کردم یک طرف دیگه
خندید و گفت : یوسف با کاری که کردی ، دیگه این بدبخت حالی برای حال دادن بهش نمونده. چطور دلت آمد این قدر اذیتش کنی ؟
یوسف که کف اتاق دراز کشیده بود با خنده گفت : تقصیر خود جنده شه بهش گفتم درست حال بده ، خودش این مدلی رو انتخاب کرد. مهم نیست یک خورده این آخ و اوخاش چاخانیه. اینها عادت دارن ناز کنند
حرفاش خیلی توهین آمیز و تحقیر کننده بود بغضم گرفت به شدت ازش متنفر شدم
کیر کلفت شو کرد تو کسم با توجه به اینکه ترشحاتم خیلی زیاد بود و چند بار به اورگاسم رسیده بودم ولی بد جوری دردم گرفت ، بی اختیار دوباره گریه ام گرفت. کامران همون طور که تلم می زد گفت : چیه خوشگل چرا گریه می کنی مگه کست هم درد می گیره
با بغض گفتم : شما هم می خوای از عقب بکنی ؟ تو رو خدا اینکار رو نکن به من رحم کنید تو رو خدا
کامران لبخندی زد و لبامو بوسید و گفت : اگه خوشگل حال بدی به کونت کار ندارم ، فقط با حال ، حال بده می خوام یک جوری حال بدی که یک لیوان آبم بیاد
گفتم : چکار کنم ؟
لبخندی زد و گفت : دستاتو بزار رو پشتم و منو بمال ، عشوه بیا ، ناله های با حال بکن ، آه بکش چه می دونم بعد کیر مو خوب ساک بزن از این کارا دیگه
دستامو گذاشتم رو پشتش و مشغول دست کشیدن و فشار دادنش به خودم کردم. خودمم بدم نمی آمد و حالا که موقعیتش جور شد چه بهتر
لااقل از درد و حشتناک کونم راحت می شدم مخصوصا کامران با اون کیر کلفت و درازش. کم کم حسابی شهوتی شدم حالا دیگه کسم درد نمی کرد و کلفتی کیرش با هر بار تلم زدن اون لذت بیشتری به من می داد
وقتی تلم زدنش رو سرعتر کرد بی اختیار آه و ناله ام زیاد شد و تقریبا داد می زدم : آه ه.... فشار بده.. اوخ جان آه. تو رو خدا بیشتر بکن تو..وای
تو رو خدا...فشار بده...آه آه آی داره می یاد..تندتر.......آبم اومد..آی
وقتی که آبم آمد بی حال شدم دستام که محکم اونو به خودم فشار می داد شول شده بود و نا نداشتم بیشتر فشارش بدم
کامران لبامو بوسید و گفت : فقط یک خورده می کنم تو کونت
از شنیدن این حرفش چشمای خمارم یهو باز شد با التماس گفتم : نه ، نه
تو قول دادی. تو رو خدا..من نمی زارم
نمی دونم خودش گفت و یا اشاره کرد فقط می دونم که دوباره اون وحشی ها آمدن سراغم و منو چرخوندن و دوباره منو محکم گرفتن. کامران با عجله تفی به کونم انداخت و کیر شو گذاشت رو سوراخ کونم و آهسته فشار داد تو وقتی کیر شق شده و بزرگش می رفت تو از شدت درد جیغی کشیدم و اگه به تندی یوسف دستشو به دهنم نمی گرفت احتمالا صدام تا ته پاساژ می رسید. کمی دیگه که فشار داد با همه وجودم درد و سوزش رو حس می کردم گریه می کردم و به تندی دست و پامو تکون می دادم ولی اونها منو خیلی محکم گرفته بودن و حرکات تندم فقط کامران و حریص تر می کرد و بیشتر فشار می داد سعی کردم دست یوسف رو که رو دهان بود گاز بگیرم ولی نمی شد دهنم رو باز کنم محکم دهن مو چسبیده بود. عرق کرده بودم و دماغم رو تخت فشار می خورد و نفس کشیدنم سخت تر شده بود وقتی همه کیرش تو کونم جا گرفت من تقریبا از زور درد بی هوش شده بودم. فقط می فهمیدم داره تلم می زنه تمام بدنم درد می کرد فشار پنجه های مجید رو ساق پام و همینطور فشاری که یوسف به دست و بازوم می آورد و از همه بدتر درد اون کیر کلفت تو کونم همه منو بی طاقت کرده بود وقتی منو چرخوندن و کامران نشست جلو دهنم و کیر شو فرو کرد تو دهنم نای حرکتی نداشتم وقتی آب کیرش تو دهنم سرازیر شد
چند عق زدم و دهنم پر آب شد. وقتی دست از تلم زدن تو دهنم دست برداشت خیلی از آبشو قورت داده بودم گلوم به سوزش افتاده بود. بزور یک خورده از آبشو با بی حالی بیرون دادم. سعی کردم بلند شم و در همون حال با گریه گفتم : من می خوام برم خونه مون ، تو رو خدا هیچی نمی خوام بزارین برم
مجید که داشت کاندو م رو رو کیرش می کشید با خنده گفت : به ما که
رسید می خوای بری کونی خانم ، کس ننه ات. فکر کردی می زارم بری جنده
بعد آمد روم دراز کشید و کیر شو با فشار کرد تو کسم و سینه هامو محکم تو دستاش گرفت و فشار داد. جیغی کشیدم و گفتم : کثافت فشار نده دردم گرفت
لبخندی زد و گفت : سینه هات یا کست ؟
دستاشو گرفتم و از رو سینه هام کنار زدم و چیزی نگفتم
خوشبختانه کیر مجید از اون دو تا کوچکتر بود و تحملش برام ساده تر بعد از ده دقیقه ای که تلم زد کیر شو کشید بیرون و پاهامو انداخت رو
شونه هاش و با خنده گفت : تو این حال تا حالا کون نکردم بزار ببینم چطوری می شه ، حال می ده یا نه
ادامه دارد...بعد کیر شو به طرف سوراخ کونم گرفت و بعد از چند بار سعی کردن
خم شد و نگاهی به کونم انداخت و گفت : این بدبخت در کونش خونییه که پاک جرش دادید حق داره داد می زنه ، نخواستیم بابا
بعد کیر شو دوباره کرد تو کسم و گفت : نترس عزیزم من اذیتت نمی کنم
و مشغول تلم زدن شد. خیلی از اخلاقش خوشم آمد بی اختیار دستامو دراز کردم طرفش. پاهامو از رو شونه هاش کنار زد و با خنده روم دراز کشید. دستامو رو پشتش گرفتم و اونو محکم به خودم فشار دادم دلم می خواست حسابی بهش حال بدم و اینطوری از خوب بودنش تشکر کنم
لباشو رو لبام گذاشت با گرمی از لباش استقبال کردم و می بوسیدمشون
وقتی زبونش تو دهنم فرو برد با زبونم بهش می مالیدم و حتی وقتی سینه هامو تو دستاش فشار می داد مانعش نشدم. وقتی نوک سینه مو با زونش تحریک می کرد. دوباره داغ شدم دستامو درو کمرش حلقه زدم و تا اونجا که زورم می رسید بخودم فشارش دادم. پاهامو درو کمرش انداختم و با همه وجودم می کشیدمش به خودم. کاش کیر کامران رو مجید داشت
وقتی خواست خودش رو عقب بکشه به تندی گفتم : بزار یک خورده دیگه توش باشه
خندید و کیر شو در آورد و کاندوم رو کشید بیرون و امد رو سینه ام نشست کمی سرمو بلند کردم و کیر شو گرفتم تو دستم و کردم تو دهنم و بعد تا آنجا که بلد بودم خوشگل براش ساک زدم. به صورتش نگاه می کردم وقتی دید نگاش می کنم
لبخندی بهم زد و ناله اش در اومد : اوه.. چه حالی دادی.. ساک بزن مامانی جون چه دهن گرمی داری. اوخ مک بزن عزیزم. آه آه داره می یاد مک بزن....آه

1 نظرات:

ایرانی گفت...

نمیدونم قهرمان ما پس از این همه شجاعت وجانفشانی بازم آه و ناله می کرد ..ایرانی

 

ابزار وبمستر