ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

آخرين سكس من3

گفتم دیگه تموم شد حالا نوبت حال کردن منه، هرکاری خواستم میتونم باهات بکنم، نه نه آآآآآآآآی ولم کن، هر چی هم می خوای جیغ برن، خوب حالا از کجا شروع کنم. نه نه آفرین نکن. نه میکنمت اون هم مثل جنده ها، ما که هیچوقت جنده نمی کنیم گناه داره، اما الان خیلی تو عروسکی اصلا از یک ممممممممممممم (سینه هاش رو می خوردم و می گفتم) جایت هم نمی گذرم. ایییییییییییییییییییییی اهههههه آههههههه دیگه یواش یواش داشت صدای شهوتش بلند می شد، اوف تا صبح هم سینه هاش را میخوردم سیر نمی شدم اما هنوز سینه خوردن اصلیم مونده بوداما برای الان سینه هاش بسم بود؛ اما نباید گذشت، هر کاری بخواهم بکنم همین الانه، باید درش بیارم از چی بدش میاد ، کس که حتما داده بود به اشکین، کاری هست عجب کونی، اوف من می تونم حتی خشکاخشک هم بکنمش که نکرده باشه؟ معمولا زن ها ز ساک زدن بدشون میاد ، اما هنوز به التماس کردن برای کیرم نرسیده بود، وای ته کس و کون بود، حالا می خواستم بهش ثابت کنم که مالکشم،نشستم روی سینه اش خواستم کیرم را که داشت منفجرمیشد بزارم لای سینه اش و بعدش آبم را بریزم توی دهنش.اما هنوز باید روش کار میکردم. دیگه کم کم داشت نرم میشد، شرتش را خواستن در پشیمون شدم، شلوارم را در آوردم و انداختم دور بعدش پیرهنم را، همینطور، فقط شرتم پام بود، کیرم 3 سانت شرتم را از بدنم جدا کرده بود داشت میترکید، میدونستم آبم سریع میاد، بهش گفتم،ای شیطون چه جوری دوست داری بکنمت، چشمش را بست و هیچی نگفت، من هم نشستم شرتم را در آوردم و با کیرم می زدم رو صورتش و می گفتم تو مال منی الان، من میکنمت سیر دل بعدش کیرم را گذاشتم روی لبش گفتم بیا بمکش، گفت خفه شو، ای من بدم میاد ولی شهوت توی چشم هاش موج میزد، من بهش گفتم ، خوب گفتم شاید دوست نداشته باشی خشکاخشک توی کونت بگذارم، گفت نه من حتی اشکان هم از کون نکردتم از فکرش کلا بیا بیرون من اصلا زیر بارش نمی رم، میدونی سه سال اشکان خودش را کشت، سریع بزن تو کسم تموم شه برم. گفتم نه آسیاب به نوبت، اول دهن بعد کون بعدش کس، دید که جدیم گفت نه نه من نمی خواهم دردم میاد، حالا خبری نیست، میخوام بگذارمش لای سینه هات، -با دودستم سینه هاش رو فشار دادم - بخند دیگه نامرد، یک امشبه ها. یه خنده کوچیک کرد، و گفت نه دهن نه کون باشه، وای وقتی میخندید چی میشد گفتم چرا اشکان جوون مونده، اما من حتما می خواستم از کون بکنمش اما نمی خواستم دردش بیاد برای همین باید یک جوری توی دهنش می گذاشتم، هنوز هم شورت و شلوار لیش پاش بود، حالا مونده تا به اونجا برسم، اوف چه سکس کاملی کنم امشب. گفتم سینه هات رو به هم فشار بده، می خوام بفرستمت تو ابرها، گفت آره، تو دلم گفتم یه چند دقیقه بخواب تا راه کونت را برای اشکان باز کنم، گذاشتمم لای سینه هاش و آروم فشارش دادم وسطشون، خیلی آروم کردمش تو، اووووووووووووووووووووووووووووووف، نمی دونم چی بود، اگر این سینه هاشه پس کونش چیه، وای جلو عقب کردم و میزدم آروم توی صورتش و میگفتم تو مال منی فقط، آآآآآآآآآآآآی او هم دیگه همه را فراموش کرده بود و می گفت آی آی ، اخ آخ کوچیکش خیلی حشریم می کرد وای تو کونش بگذارم چی میشه، آخرش کسش رو چه فاری کنم، بگو تو مال کی هستی، کی میکنتت، اون می گفتتند تر تند تر آآی، خیلی خوب بود کاملا اومده بود توی راه، جلو عقب جلو عقب اون هم هی چشم هاش را بسته بود و فقط چیغ ریز می زد، خیلی بدجور حشریم کرده بود فقط مهم این بود که توی راه اومده بود، دیگه داشت آبم میومد، یک لحظه دوباره چشم هاش را بست و جیغ زد من هم تا ته کردم تو حلقش و نشتم روی صورتش و دستم را گذاشتم زیر زیر سرش وهی پایین بالاش میکردم ، اون زیر هیچ کاری نمی تونست بکنه با دستهاش می خواست بلندم کنه وای زور کنی چه حالی میده، اون نمی خواست من می خواستم ، صداش اصلا مفهوم نبود اما معلوم بود که داره میاره بالا من هم هی بیشتر می کردم تو حلقش و در می آوردم،موهاش رو چنگ میزدم و توی چشم هاش زل زده بودم با شهوت تمام و فکر اومدن آبم بودم، آبم داشت می اومد، گفتم بمکش و گرنه برات بد میشه، قبول نمی کرد، من هم آروم دستم را بردم و سینه اش را محکم فشار دادم گفت آخ اما هنوز نشد، بمکش بمکش و گرنه دوباره میزارم توت، یه بار بمک مشتری میشی، بالاخره مکش زد من هم یکم بلند شدن راحت تر باشه، ای نامرد معلوم بود ساک نزده اما بالاخره شنیده بود، ی جوری دو دستی کیرم را مک میزد، که آبم اومد، من هم تا ته کردم توی حلقش و آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی آه آیییی آه آه آه ، آبم ریخت توی دهنش، اما میدونستم حرومه خوردنش پا شد بریزتش که گفتم بریزش روی سینه ات کارش دارم، با دهن بسته گفت چی؟ من هم بلندش کردم و اون هم آبش را ریخت روی سینه اش، من هم با کیرم خوب پخشش کردم روی سینه اش، کیرم لزج شده بود از منی من و آب الهام، گفت خیلی نامردی مگر قول ندادی ،گفتم نه، من که حرفی نزدم، فقط یک لبخند زدم تو خودت تفکر کردی، گفت: 20 دقیقه اینجاییم هنوز هیچ کاری نکردی، وای سریع آی بکن تو کسم، بهش گفتم، بذار سینه های رو با آبمون ماساي بدن، که راحت بتونن بزرگ شن،لازمت میشه. تو دلم گفتم خر خودتی، من از کونت بگذرم، عمرا. بهش گفتم، اجازه میفرمایید دیدم خودش سریع شلوار و شورتش را در آورد، انداختم زمین و کسش را گذاشت رو دهنم و زد تو صورت -نامرد خیلی محکم زد - گفت بخور، زود باش خفه شو و بخورش، آی آی. خیس خیس بود، معلوم بود که حسابی به حمید داده، من هم که کاری نمی تونستم بکنم، وای چه توفیق اجباری خوبی، من هم شروع کردم به گاز گرفتنش، یکی دیگه زد تو صورتم و گفت: اول زبون ، زود باش باز هم زد، تو دلم گفتم کونت را پاره کردم می فهمی، گفتم شاید برای در رفتنه از کونشه، اما حشری حشری بود هی چوچولش را می کرد تو حلقم، من هم آروم آروم دورش را زبون زدم و رفتم با زبون توش، همه آبش ریخته بئد تو دهنم، یک دفعه لرزید، فهمیدم ارضا شده، آی آییی بکن، بخور آی، با انگشت کردم تو کسش ، و خیس که شد ، کردم تو کونش، وای انگشتمتو نمی رفت، معلوم بود اشکان، نگاهش هم نکرده، ، یه دفعه با بی حالی گفت دستت رو بکش کثافت، من تا حالا به اشگان هم اجازه انگشت ندادم و انگشتم را کشید بیرون، گفتم ، منگفتم کامل، اگر نمی خوای من هم همینجا هستم، بیا، نه نه برو گم شو، -وای زور کنی، نه حرومه زور کنی - باید مخش رو میزدم، گفتم دیدی ساک زدی چه حالی داد 10 سال جوون شدی، حالا نی دونی کون چیه، خفه شو مرتیکه، - نه ، هیچ دردی نداره، من که کیرم از آب منی من و تفت نرمه نرمه، تازه آروم میگذارم، -وه چه چشم سفیده- گفتم بیا بخواب، مقاومت کرد من هم از جلو خوابوندمش شک نکنه، گفت آخه درد داره، گفتم کرم هم هست، سینه هاش رو لیس زدم ،دوبازره کیرم را گذاشتم لای سینه هاش تاخوب خوب خوب، نرم بشه، یک فکری به سرم زد، مجبور شدم ز جلو بکنمش، چه کسی شده بود، آب خودش، آب منی من و تف الهام، هنوز زبونم داشت می سوخت، آروم پاهاش را باز کردم، دیدم پاهاش را حلقه کرد دور پاهام، خوب معلوم بود حرفه ای بود،دسالش رو هم زد دور کمرم من هم برای اولین بار ازش لب پرفتم، اصلا همه چیز یادم رفت فقظ 10 دقیه لب و زبون خوردیم تا لبم سر شد دیگه، کیرم را گذاشتم لای پاش و آروم کردم تو کسش، اوف تمام بدنم یک دفعه آتیش گرفت، تا حالا همچین حسی نداشتم، یع جیغی زدم گفتم آآآآآآآآآآآآآآای سوختم چه قدر هاتی بی پدر، آای دیگه مثل موشک کردم توش پاهاش را زدم بالا و از هم بازشون کردم، یه 5 دقیقه ای میزدمش ، آخ بکن توم مال خودته تند تر تند تر،آی من هم فقط می گفتم : اآآآآآآآآآآآی و صدای نونونونونو -کشیدن هوای کس خیسش- میومد. دیگه آبم داشت میومد، آبم. ریخت من هم افتادم روش و سینه اش را یک گازی زدم که فکر کنم هنوز جاش مونده باشه و بی حس خوابیدم روش، هر دومون بی حس خوابیدیم روی هم، بی پدر می دونست وقتی کسش را بگذارم تا یک هفته نمی تونم بلند شم، کاملا ارضا شده بودم، همیشه فکر میکردم می تونم سه بار آبم را بریزم، اما فکر کونش ولم نمی کرد. هردومون خوابیدیم.من زودتر بیدار شم آروم برش گردوندم که پاشم برم، اما کونش را که دیدم و اون سوتینش که نصفش از پا تختی آویزون بود دوباره شقم کرد، گفتم چیکار کنم، اون خواب خواب بود، گشتم دنبال کرم ندیدم، اما یک زل مو دیدم، دست زدمچه نرم بود. نشستم روش و کیرم را آروم گذاشتم لای سینه هاش تا بیدار شه، چشمهاش را باز کرد آروم زدم روی لبش، یک خنده کوچیکس کرد و یک خمیازه کافی بود بکنم توش، می دونسنم آب سومم یا نمیاد با خیلی دیر میاد، یک مک اساسی زد وکیرم را در آورد، خواست بلند شه بر عکسش کردم و خوابیدم روش، و دو دستی از پشت سینه هاش را فشار دادم ، گفت به فکرت هم خطور نکنه، همیشه سینه حلال مشکلاته، من هم فقط سینه هاش رو می مالیدم و با کیرم هی روی کونش میزدم، انقدر بازی کردم که حشری شد، گفت آخ بزار توم بزتر تو کسم،پارم کن، -انگار که نه انگار اول کاری فحش میداد، الان بپرسی اشکان را هم نمی شناخت من به خاطر اشکان دارم چی میکشم!- تو گوشش گفتم، ساک زدن چه مزه ای داشت،و سینه اش را فشار دادم، فقط می گفت آآآآآآااآه، معلوم بود راضی بود، گفتم فقط اولش سخته، با شهوت می گفت اميرررررر نه کسم کسم کسم ، من هم ژل را زدم روی کیرم و چاهاش رواز تخت انداختم پایین، نه نه کسم بذار آی میترسم ، مامان مامان، من هم سرش را بر گردوندم ازش لب گرفتم و بردمش انداختمش روی میز آرایش جلوی آینه و رفتمشتش ، میگفتم مامان مامان نه نهمن هم آروم کیرم را بردم پشتش، یک دفعه جمعش کرد، وه همین جوریش باز نمی شه، اما حالش بیشتره، من که کیرم تا توی نافش هم میرفت،کیرم را فشار دادم، آخ مامان ، نکن نه تور... ، باز هم دستم را بردم تو سینه هاش و حشری ترش کردم گفتم قول میدم مشتری شی، بهخاطر من، دیگه هم نمی بینمت، فقط یک امشبه رو،گفت: درد نداره، گفتم حال میده، دیدی مشتری ساک زدن شدی، و سرش را آروم بروم تا سوراخش و یه شار دادم، اصلا تو نمی رفت، وای الان جرش بدم با جیغش سقف میاد رو سرمون سرش را با فشار وزنم و بدنم کروم توش و آآآآآآآآآآآآآآی مامان نه نه غلط کردم، نیم سانت یگه کردم توش،آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی سرک کامل رفت توش و سینه هاش را تاتونستم فشار داده، اوففففففففففف ، اوفففففف یکیک نگه داشتم دردشعادی شه براش که وقتی می خواهم پمپ بزنم، دوباره نوار ضبطش رو شن شه، صداش آروم ترشد، سینه هاش را و کردم؛ توی اینه بهش چشمک زدم، یک خنده شیطونی کرد، من هم کمرش را دو دستس گرفتم و با تمام وجود و سرعت جلو عقب کردم، یکی از من می خورد یکی از شیشه میز ارایش، یگه خوشش اومده بود، آآآآآآآآآآآآآآآی آآآآآآآآی سریع تر بیپدر، من هم که دیگه روم باز باز باز بود، الهام کونی دیدی جرت دادم،وای عجب کونی من هم چرده پشتت را زدم، اشکان بیا که راهت رو باز کردم آآآآآآآی اوههفففف آبم داره میاد، آی گفت نریزی توش نه من هم سریع نگر داشتم از پشت انداختمش رو تخت و پریدم روش و دوباره مردم تو مونش و جییییییییییییغ زود و گفتم جرت دادم، آبم هم هرجا بخوام میریزم،و سینه هاش را گرفتم، یکیشون را ول کردم و اتپنگشت وسطم را کردم توی دهنش خیلی قشنگ می خوردش من هم سینه هاش را می مالید، تشک نرم و سینه نرم و کون نرم وانگشت و کیر توی دهن و کس الهام من هم توی فضا بودم داشت آبم میومد که دودستی انقدر سینه هاش را فشار داده که جای ناخن هام سیاه شدن و بی حس افتادم روش و آبمرا خالی کردم توی کونش، بعدش افتادم رو تخت.خوب اموریت من تموم شده بود میتونستن بعد از طلاق با هم برن زندگی کنن تازه من هم کون و ساک را هم برای اشکان راه انداخته بودم، بهش گفتم:حتما به اشکان هم بدی ها، با خنده ای تمسخر آمیز گفت حتما. رفتیمم غسل کرردیم و یه مکاساسی مهمونم کرد.بعدش خودمون دوتایی رفتیم محضر و طلاق گرفتیم، و من دیگه اشکان و الهام را ندیدم و خیلی خوب شد دیگه چشمم تو چشم اشکان نیافتاد. الان حتما داره کون الهام میذاره و من را دعا میکنه، یا اشکان خوابیده و الهام داره براش ساک میزنه،....اميدوارم دوستان خوبم از اين داستان خوشتون اومده باشه؛امير سكسي؛

6 نظرات:

amir-2008 گفت...

تو دیگه چه اعجوبه ای هستی
مخت تا کجاها کار میکنه
خیلی باحال بود

رئوف دادا گفت...

سلام داداش امیر
بابا دمت گرم خیلی داستانت باحال بود اما چرا فقط ۱ داستان جدید؟

قربان مرامت

‏§¤[رئوف]¤§

shahban گفت...

karet doroste dadash
ramze movafaghiatet be nazare man inast:
dastanhaye jadid
sabke aali
soojehaye bekr
ertebat ba mokhatab
ehteram b khasteo nazare khanande
bahal budane khodet
eyval

Unknown گفت...

سلام داش امير من مخلص همه هستم خوشحالم خوشت اومد؛رئوف جون بقيه توي راهه ميزارم براتون؛شهبان عزيزم لطفتداري شادباشي و خندون؛تشكر از همه دوستان كه با دادن نظر خستكيم رو برطرف ميكنن؛مرسي

ممد سکسی گفت...

‏‎ ‎سلام امیرجون عالی بود. داستان جدید بزار

ایرانی گفت...

با درود به ممد سکسی نازنین و گلم داستان جدید میخوای یا قدیم؟ (شوخی ).فعلا یه سال و نیمه که از قدیمش خبری نیست . بابا یه سری بیشتر بهمون بزن . شاد و شاد , خرم و خرم و خندان و خندان باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر