ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

عشق يا نامردي5

یکم احساس خنکی کردم. این خنکی یکم حالمو جا آورد و اعتماد به نفس رو در من تقویت کرد. البته خنکی مال آب دهن سارا بود که روی تخمام بود و حالا داشت رو تخمام فوت میکرد. چه سیستم خنک کننده محشری. حالا نوبت کیرم بود. شرت رو از پام درآورد. کیرم چشمش به نور افتاد. برای چند ثانیه حس کردم کیرم دو یا سه سانت دیگه رشد کرد. شاید به خاطر این بود که چشمش به سارا افتاده بود. طفلکی کیرم. این قدر ذوق زده شده بود که اشکش در اومد و رو تخمام ریخت. سارا یه نوک زبون رو کیر خوشی ندیده ما کشید و اونو تو دستش گرفت. حالا همه چی به همت و کرم سارا بستگی داشت. یکم کیرمو برانداز کرد و آروم یه زبون رو نوکش کشید. کیرم تو دستش یه خورده سفت تر شد و یه حرکت روبه بالا کرد. چند بار این کارو تکرار کرد. بعدش سرشو بالا آورد و سر کیرمو تو دهنش کرد. یان ماجرا ادامه داشت و دامنه حرکت کم کم داشت بیشتر میشد. حالا با هر بار ساک زدن نصفش تو دهنش میرفت. یه دفعه شیطون تو جلدم رفت و وقتی که خواست تو دهنش بره منم یه خرده کمرمو بالا آوردم. کیرم به شدت با انتهای گلوی سارا برخورد کرد. سارا زود درش آورد و شروع کرد به سرفه کردن . از کارم خیلی پشیمون شدم. رفتم طرفش و خواستم کمکش کنم. کمک منو رد کرد. ناراحت شدم ولی به روی خودم نیاوردم. زود رفتم و از توآشپز خونه یه لیوان آب براش آوردم. آبو بهش دادم و حالش یکم بهتر شد اما چشماش قرمز شده بودن. چشماشو بوسیدم وازش معذرت خواهی کردم:سارا معذرت میخوام. نمیدونستم دارم چی کار میکنم. بذار به حساب ناشی گری. تازه تو حالت عادی هم نبودم.اشکال نداره. پیش میاد دیگه. ولی باید تنبیه بشی تا دیگه از این شیطونی ها نکنی (خنده)هر تنبیهی باشه قبول می کنم.هر تنبیهی؟آره.خوب. چیکار کنم؟.....! آها. دیگه برات ساک نمیزنم و نمی ذارم منو بکنی. فقط برات جلق می زنم.این که شد دو تا تنبیه؟راست میگی. خوب چون پسر خوبی هستی یکیشو به انتخواب خودت حذف کن.خوب. کار سختی ازم خواستی. فعلن برام ساک بزن تا فکرامو بکنم بعدش بهت میگم کدومشو حذف میکنم.آها.. ببخشید چیز دیگه میل ندارین؟ تو روخدا تعارف نکنین؟نه. همینایی که گفتم کافیه.بد نگذره.....یکمی با حالت شرم نگاش کردم. سرمو بلند کردم و با صدای آروم و شکرده ای بهش گفتم که معذرت میخوام اگه ناراحتت کردم. واقعن یه دفعه ای اتفاق افتاد. نمی خواستم این جور بشه. بازم دوسم داری؟سارا یه خورده منو با تعجب نگاه کرد و خودشو انداخت تو بغلم و با بغض آغشته به گریه گفت:مهران جون تو رو خدا این جور با من حرف نزن. ج.ن من الان تو دستای توئه. اگه دوست داری منو بکش منو ببر ولی این جور باهام حرف نزن. آخ عزیزم دوست دارم تا آخر عمرم تو آغوش تو باشم و تو آغوش تو بمیرم. اگه بهت بگم تو عمرم هیچکی به اندازه این چند ساعت که تو به من محبت کردی محبت نکرده دروغ نگفتم....(گریه)سارا جون گریه نکن تو رو خدا من طاقت اشکای تو رو ندارم. منم داره گریم میگیره. اگه مهرانو دوست داری گریه نکن.(گریه)باشه. چون تو میخوای دیگه گریه نمی کنم بیا تو هم اشکاتو پاک کن. بخند. این لحظه ها خیلی با ارزش تر از اون چیزی هستش که بخوایم با گریه طلفش کنیم. بیا عزیزم. بیا تو بغلم.حرفای سارا مثل آبی که رو آتیش بریزن منو آروم کرد. خودمو تو بغلش انداختم و سرمو تو سینه های نرم و مهربونش گذاشتم. اونم موهای سرم ونوازش میکرد بی اختیار دستم رو کسش افتاد. هنوزم داغ بود. نیم خیز شدم تا کسش رو از نزدیک ببینم.چه طراحی زیبایی داشت. از نگا کردنش سیر نمیشدم. حتی اگه بگم اون موقع دلم نمی اومد بکنمش دروغ نگفتم. تو رو خدا حیف نیست این کیر کلفت و بیرحم بره تو اون کس خوش استیل و از ریختش بندازه. اما چه میشه کرد وقتی آمپرت بزنه بالا و دیگه هیچ حسی جز کردن و دریدن تو وجودت نباشه. شاید اگه این حشریت نبود نسل انسان خیلی وقت پیش ور افتاده بود. قربونت برم خدا که هیچ چی رو بی حکمت خلق نکردی. حالا بذار همه بگن این چه جور تشکر از خداس. من این جوری از خدای خودم تشکر میکنم. شاید این وضعیت سکس منو به خدا نزدیک کنه. حتمن که نباید به مسجد رفت.ای وای ببخشید خوانندگان عزیز. قرار بود این یه داستان سکسی باشه. بازم رفتیم رو منبر. آخ چقدر از موعظه کردن بدم میاد. کجا بودیم.... آها....همین طور داشتم کسشو نگا میکردم. یه خورده کمرشو بالا آورد به نشانه این که براش بخورم. دوباره این فرصت رو داشتم که کس ناز و کوچولو و در عین حال پف کرده سارا رو بخوردم. انگار این دفعه شیرین تر از دفعه قبل بود.اما هنوز مونده بود تا حسابی آب بندازه. دوست این بار بیشتر آبش بیاد. مثل بستنی قیفی داشتم کسشو لیس میزدم. کم کم آهش در اومده بود و ریتم نفساش تند تر شده بود. حرکات بدنش بیشتر شده بود و کسش به مرور داشت مرطوب میشد و ازش آب میچکید. منم بدون وقفه زبون میزدم و آب کسشو به سمت دهنم روونه می کردم. کم کم داشت ارضا میشد. این بار کمی بیشتر طول کشید. ولی بالاخره ارضا شد. از رو کسش اومدم بالا و خودمو روش کشیدم و یه لب ازش گرفتم. این بار من برای لب گیری پاپیش گذاشته بودم.در حین لب گیری کیرم با زرنگی خاصی داشت به زانوی سارا برخورد میکرد. انگار اونم میخواست به یه نوایی برسه. سارا نشسته بود و منم روش بودم. پاشدم و خودمو طوری تنظیم کردم که کیرم روبروی دهنش قرار گرفت. سارا هم بلافاصله شروع کرد به ساک زدن. این بار بهتر ساک میزد وبه خاطر وضعیت مطلوب هر دوی ما کیرم بیشتر تو دهنش میرفت. بعد از یک یا دو دقیقه ساک زدن حس کردم آبم داره میاد. کیرمو از دهنش در آوردم و سارا رو بلند کردم وازش یه خورده لب گرفتم تا از حال ارگاسم یه خورده در بیام و بیشتر حال بکنم. به سارا پیشنهاد دادم بریم تو حموم.اونم قبول کرد. حموم بهتر بود دیگه آثار جرم تو خونه باقی نمی موند. رفتیم تو حموم وسارا کف حموم دراز کشید. منم آروم روش خوابیدم و کل بدنم رو به بدنش چسبوندم. حالاوقتش بود که کار اساسی رو بکنیم. آروم کیرمو بردم دم کسش و یکم رو کسش مالوندم. کسش خشک شده بود. یکم تف رو کیرم زدم. آروم دم سوراخش گذاشتم و یواش یواش فرو کردم. داخل کسش مرطوب بود و داغ. با وجود اینکه اوپن هم بود ولی خیلی تنگ بود طوری که هنوز سر کیرم داخل نشده بود خودشو عقب میکشید. اینبار با دو دست کمرشو گرفتم و میلی متر به میلی متر کبرمو رو به جلو هدایت می کردم. سر کیرم که رفت یه دفه دو یا سه سانت رفت تو. فکر کنم مال لزجی مخاط کسش بود. البته با درد همراه بود. البته برای سارا چون یه جیغ بنفش کشید و چون تو حموم بودیم انعکاس صداش تا چند ثانیه همین طور میپیچید. این صدای شهوت ناک سارا منو دیوونه کرد دیگه اختیار خودمو از دست دادم و اینبار تا نصف فرو کردم. سارا شاید همون طور خوابیده یه قدم عقب رفت. اما این بار نسبت به دفعه اول بهتر بود. البته دفعه اول مقصر سر کیرم بود. چون سر کیرم از باقی نقاط کلفت تر و بزرگ تر بود و با داخل شدن کیرم نود در صد کار انجام شده بود. کیرمو تا جایی که سرش اون تو باقی بمونه بیرون آوردم و دوباره کردم تو. اینبار بیشتر رفت. دیگه درد سارا هم تموم شده بود و من با خیال راحت داشتم تلمبه میزدم. البته زیاد طول نکشید.چون یه دفعه احساس کردم که جونم داره از سر کیرم میزنه بیرون. تا اومدم بیرون بکشم چند قطره تو کسش ریخت و بقیه آبم با فشار زیادی بیرون پاشید. خیلی ترسیده بودم. به سارا گفتم :بیچاره شدیم. حواسم نبود آبم ریخت تو کست.سارا با خیال راحت و با ناز و شهوت جواب داد:غصه نخور عزیزم من قرص می خورم.یه نفس راحت کشیدم. لحن سارا جوری بود که کیرم نخوابیده شق شد. یه نگاه به سارا و کس ورم کردش انداختم.آب کیرم از کسش بیرون زده بود و منظره هوسناکی رو ایجاد کرده بود بدون معطلی دوباره کیرمو تو کسش فرو کردم.اینبار احساس کردم که به این زودی ها آبم نمیاد. حدود سه یا چهار دقیقه تو همین حالت کردمش. بهش گفتم پوزیشنت رو عوض کن میخوام برگردی. بهم گفت باشه فقط تو کونم نکنی. منم که چون فکر میکردم کسی که کون کن باشه گی هست به طور غریزی از کون بدم میاومد. اما وقتی برگشت نظرم کاملن عوض شد. وای چه کونی داشت. من بد بخت تو این یکی دو ساعته چه طور کون به این خوشگلی رو ندیده بودم و این نعمت بهشتی رو درک نکرده بودم. خیلی آروم کیرمو از پشت کردم تو کسش. اما نمیتونستم یه لحظه هم چشمم رو از رو کونش ور دارم. زیاد بزرگ نبود اما سفیدی و قلمبگی اون داشت درسته منو قورت میداد. اگه امکان داشت شاید درسته خودمو تو کونش مینداختم وهمون جا خودمو زندانی میکردم. سوراخشو دیگه نگو. قهوه ای کم رنگ و تنگ. اون سوراخی که من داشتم میدیدم به زور انگشت منو هم تحمل میکرد حالا چه برسه به کیر خون خوار من. داشتم تو مخیله مربوطه به دنبال راه کاری برای زدن مخ سارا سرچ میکردم. اما هیچی تو ذهنم نمیرسید. دیگه تلمبه زدن های من داد سارا رو درآورده بود. کیرمو یه دفه کشیدم بیرون و بهش گفتم:میخوام بکنم تو کونت.نه تورو خدا من تا حالا کون ندادم درد داره. مگه کسم سیرت نمیکنه ؟چرا اما اگه تو هم جای من بودی از یه همچین کونی نمیگذشتی. کاشکی الان جای من بودی و کونتو میدیدی؟ تو که کستو یه نفر دیگه فتح کرده لا اقل بذار ما فاتح کونت باشیم.آخه...............دیگه آخه نداره. با اجازه ما رفتیم تو.نه صبر کن. یکم کرم یا یه چیز دیگه ای که نرمو لیز باشه بزن رو کیرت. این جور خشک پدرم درمیاد.بهترین گزینه رو خودش انتخاب کرده بود. کرم. زود از تو حموم پریدم تو اتاق و کرم دست و صورت رو قاپیدم و برگشتم. وقتی وارد حموم شدم از دیدن صحنه ای که سارا درست کرده بود داشتم سنگ کوب میکردم. کونشو داده بود بالا و اونو به طرف در که من باشم قنبل کرده بود و با ورود من برگشت و همون طور وایساد. آهای عکاس های پلی بوی.بیاین اینجا ببینین شما تو اون دم و دستگاه گنده خودتون یه همچین صحنه ای دارین؟دیدم اگه یکم دیگه صبر کنم کیرم از تو پوست میزنه بیرون. زود یکم کرم رو کیرم مالیدم. کاملن سفید شد. چقدر خوشگل شده بود. حالا من بودم و کون بکر سارا. خیلی آروم دم سوراخ کونش گذاشتم و یواش فشار دادم. سارا هم کمک میکرد و خودشو به عقب فشار میداد. اما کیرم نمیرفت تو. بیفایده بود. یه فکر به سرم زد. انگشت کوچیکمو کرم زدم و داخل کونش کردم خیلی دردش اومد و خودشو به جلو پرتاب کرد. وای اگه کیرم یه دفه داخل میشد چی میشد حتمن میمرد.:یکم یواش تر. داری چی کار میکنی؟هیچی بابا تازه این انگشت کوچیکمه.انگشتمو یکم تو سوراخ کونش عقب جلو کردم. روان که شد درش آوردم و اینبار انگشت سبابه رو فرستادم تو. کونش داشت یواش یواش نرم میشد. انگشتمو تو جهات مختلف حرکت دادم. دیگه آماده بود. انگشتو درآوردم و کیرمو دوباره کرم زدم وگذاشتم دم سوراخ کونش. یکم فشار دادم. سوراخش داشت باز میشد اما هنوز اونقدر باز نشده بود که کیرم بره تو. به سارا گفتم آماده باشه میخوام یه دفه بفرستم تو و گفتم خودشو شل کنه. نمیخواستم مثل اون دفه که داشت برام ساک میزد تو ذوقش بزنم. سارا خودشو کاملن شل کرد. منم کمرشو گرفتم نپره جلو و یه دفه سرشو داخل کونش کردم.یه آه تقریبن بی صدا کشید. فکر کنم به زور داشت نفس میکشید. چند ثانیه تو همون حالت وایسادم. جرات تکون خوردن نداشتم. کم کم بهتر شد و عضلات کونش داشتن از حالت انقباض در می اومدن. یکم دیگه فرو کردم و آروم عقب کشیدم. یواش یواش دامنه تلمبه زدنو افزایش دادم. اما سارا هنوز درد داشت. و ناله میکرد. یه گرما رو هم اون وسطای کار رو کیرم احساس میکردم اما دل دل زدن کونش داشت جونمو میگرفت. یه دفه تموم کیرم رو مخاط کونش در بر میگرفت طوری که از حرکت می ایستاد و یه دفه اونو ول میکرد تو دریای کونش. این ریتم چند دقیقه ادامه داشت. سارا از ناله کردن افتاده بود. مثل اینکه اونم بدش نیومده بود. حالا سارا هم با من همراهی میکرد و خودشو همزمان با من عقب جلو میکرد. دیگه وقت اومدن آبم شده بود. برای پاشیدن آب کیرم رو کون سارا لحظه شماری میکردم تصور اون لحظه منو به یه سکس مجدد دیگه ترغیب میکرد. کیرمو از تو کونش رد آوردم و با چند تا جلق آبم رو کونش ریخت.برخلاف انتظارم زیاد نبود. دفعه اول آبم زیاد اومده بود و ذخیره کم داشتم

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر