ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سكس امير و رويا

سلام من امیر هستم و میخوام یکی از خاطره هامو براتون تعریف کنم.
یه روز سرد پاییزی بود. از خونه ی دوستم در اومدم. هوا سرد و بارون شدید بود. بدو بدو رفتم تا ماشین و سوار شدم..
همینطور داشتم میرفتم تو ترافیک روون که دیدم یه خانوومی کنار خیابون وایساده. ظاهر خوبی داشت. یجورایی دلم واسش سوخت و ترمز زدم.
گفتم میتونم تا جایی برسونمتون ؟ اون بیچاره هم که داشت یخ میزد چاره ای نداشت و سریع سوار ماشین شد و تشکرکرد.
ازش پرسیدم که باید کدوم طرفی برم و اون آدرس داد.
نمیدونستم جنده بود یا یه آدم عادی !. آخه تو اون شرایط هر کسی سوار میشد.. از شانس ما هم به یه ترافیک بدجور برخورد کردیم که باعث شد 2 ساعت و نیم با هم همصحبت باشیم.
حرفمون به خیلی جاها رفت.. به مشکلای جوونا و..با این که سی و چند ساله بود خیلی پخته حرف میزد... بحثمون به خیلی جاها کشید تا رسید به خانومای خیابونی و..
بهم گفت که این روزا نباید به هر کسی اعتماد کرد و این جور آدما ممکنه هزار جور مرض داشته باشن..
بهش گفتم خوب آدم مطمئن از کجا باید پیدا کرد ؟ برگشت نگام کرد و گفت شما مگه دوست دختر ندارید ؟ گفتم نه ! شرایط زندگیم اجازه نمیده به یکی اینطور پایبند باشد..
بحث گذشت و ما رسیدیم به سر کوچشون. ازم خیلی تشکر کرد و موقع رفتن گفت یادته گفتی اونجور خانوم رو از کجا میشه پیدا کرد ؟ گفتم آره. گفت من تنها زندگی میکنم و مقداری هم مشکل مالی دارم. به همین خاطر حاضرم برای تامین مخارجم با افراد سکس داشته باشم.. اگر خواستی میتونی بهم زنگ بزنی.
شمارشو گرفتم و خداحافظی کردم
***
3 هفته بعد بود که یکمرتبه یادش افتادم.. بهش تلفن زدم و گفتم که میخوام برم پیشش. قبول کرد و گفت فرداشب ساعت 10:30
گفتم چرا اینقدر دیر.. گفت قبلش هیچوقت نمیتونم و سرم شلوغه. منم ناچار قبول کردم.
فردا شب حاضر شدم ورفتم در خونشون و زنگ زدم. سریع درو باز کرد
رفتم بالا و در آپارتمانشو باز کرد.معلوم بود تازه حموم بوده.یه روبوسی ساده کردم و رفتم تو. خونه ی نقلیه 2 خوابه داشت
رفتم نشستم رو مبل و اونم اومد نشست رو بروم. احول پرسی کردیم و.. گف برم برات شربت بیارم.
وقتی رفت تو آشپزخونه یه دختر کوچولوی 5 6 ساله در اتاقو باز کرد و اومد تو حال ! متعجب به من نگاه کرد و گفت تو کی هستی ؟
زبونم بند اومه بود. نمیدونستم چی بگم. یه مرتبه رویا از آشپز خونه اومد و گفت دخترم ! چرا از خواب پاشدی ؟ دخترش دوباره گفت این آقاهه کیه ؟ رویا گفت این آقا دوست ماس مهمونه !
من سریع پاشدم و گفتم بهتره باشه واسه یه وقت دیگه. اما رویا گفت نه 10 دقیقه صبر کن و دست دختررو گرفت رف تو اتاق.
یک ربع بعد اومد بیرون و در اتاق رو بست. آروم ازم مهذرت خواهی کرد و گفت نمیخواستم بدونی بچه دارم.. واسه همین گفتم دیروقت بیای که خواب باشه.
بعد از شوهر معتادش که 3 سال پیش طلاق گرفته بود گفت و..
کم کم وقت عمل بود ! آخرین پک سیگارش رو زد و دستمو گرفت. گفت بیا بریم تو اتاق من.
رفتم تو اتاقشو درو آروم بستیم. شروع کرد به در آوردن لباسام.تا با یه شرت بودم. بعد من لاباسای اونو در آوردم و لخت لختش کردم !
حسابی سیخ کرده بودم دستمو گرفت و کسید سمت تخت.خودش نشست رو لبه ی تخت و من جلوش ایستادم. شرتمو پایین کشید و کیرمو گرفت تو دستش. یکم مالیدتشو بعد آروم دهنشو وا کرد و سر کیرمو گذاشت تو دهنش و شروع کرد ساک زدن. دهنش کوچیک و زبونش نرم و ولرم بود. خیلی آروم فقط سر کیرمو ساک میزد.
آروم دستمو بردم پشت سرش و فرو کردم تو ما هاش و سرش رو کمی به سمت حودم فشار دادم.کیرم بیشتر رفت تو دهنش یه 6 7 دقه ساک زد. گیرمو از دهنش در آوردم. آروم سرشو آور پایین تر و تخمامو لیس زد. حس عجیبو فوق العاده ای بود بعد از 30 ثانیه خودمو کشیدم عقب و آروم هلش دادم عقب که بخوابه رو تخت
آروم خم شدم رو و خوابیدو روش.شروع کردم به خوردن لباش. ماتیک قرمز تیره زده بود. 1 2 دقیقه ای ازش لب گرفتم. رفتم پایین تر و سینه هاشو خوردم. سینه های متوسط و خوش فرمی داشت.بعد پایین تر و رسیدم به کسش. پاهاشو گذاشتم رو شونه هام و شروع کردم روی کسشو لیس زدن. بعد با دستا لیه های کسشو باز کردم از هم و شروع کردم لیس زدنن. کم کم زبونم رو چوچلش میچرحید فقط و با انگشتم کرده بودم تو کسش و سریع جلو عقب میکردم. اینقدر ادامه دادم تا ارضا شد.
حالا یه کس خیس آب جلو من بود. پاشد از تو کشوی کنار تخت یه کاندوم در آورد.من رو تخت خوابیده بودم.اومد خم شد رو کیرم و یه بار یه کوچولو ساک زد
بعد کاندومو گذاشت روش و کشید پایین. بعد رو زانو هاش ایستاد و رو تخت اومد جولو تر طوریکه اومد رو کیرم.بعدپاهاشو باز تر کرد و اومد پایین. بادستش کیرمو هدایت کرد تو کسش و آروم نشست روش.بعد شورع کرد آروم باالا و پایین رفتن.از ترس بیدار شدن دخترش آهو اوهی نمیکرد.کم کم ریتمش تند تر شد و منم خودم هم بالا پایین میکردم.بعد از 10 دقیقه ای از این حالت خسته شدم واز حالت خوابیده پاشدم نشستم طوری که رو پام بود.بعد طوری چرخریدمو و خوابیدم.ایندفع رویا زیرم بود و پاهاش دور کمرک حلقه بود.خیلی محکم تلمبه میزدم و اون بیشتر خوشش میومد.چند دقیقه ای گذشت و هردو عرقکرده بودیم.از روش پاشدم و نشستم.پاهاشو گذاشتم رو شونم.کشیدمش بالا تر. حالا 2 تا سوراخش تو دیدم بود ! آروم کیرمو کردم تو کسش و تا ته تو کس خیسش فرو کردم.اون بی حال افتاده بود. کیرمو در اوردمو مالیدم به چوچولش.بعد آوردم پایین. آروم می مالیدم به سوراخ کونش بعدش یه فشار آوردم و سرع پرید گفت نه. اما دیر گففت.سر کیرم رفت توکونش.
گفت از ک.ن نمیدمو من هم سریع در آوردم.. دوباره گذاشتم تو کسش و یه فشار دادم بعد شروع کردم تلنبه زدن. یه مدتی تلنبه زدم تا بار دوم ارضا شد.
ادامه دادم تا آبم اومدو ریخت تو کاندوم تو همون حال خم شدم روش و یه چند تا لب اساسی گرفتم.بعد پاشدم و کاندومو در آوردم و با کلینکس کیرمو پاک کردم.رویا خسته بودو افتاده بود رو تختو. لباسمو پوشیدم. یه تراول 50 ی در آوردم گذاشتم رو کشوی کنار تختش. بعد گونشو بوسیدمو پاشدم.
را خروج رو بلد بودم.
گفتم خدافظ و رفتم!

8 نظرات:

ناشناس گفت...

salam amir jan , man kolan mikham rajebe sitet begam , benazare man in dastana faghat janbeye amouzeshish khoube va in ke un harkato tasavor koni na un shakhso .
vali ba in hal damet garm .

movafagh bashi

Unknown گفت...

سلام دوست عزيز بله با نظرشما موافقم بارها تاكيد كردم داستانها خيالي هستن و به نوعي جنبه آموزشي دارن متل شوهر خسيس و... تشكر از شما

ناشناس گفت...

amiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiir
koshiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii

man mokosham torooooooooooooooooooo
ke hay ghaib nashiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii

amirrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrr

Unknown گفت...

سلام ناشناس عزيز من درخدمتم غايب نيستم شما همون ناشناس باحالي كه همش جيغ ميزني و قرار بود ايميل بزني بمن؟؟؟

مجید و رئوف دادا گفت...

داداش امیر پس چرا داستان جدید نمی زاری؟
راستی جواب خایه مال رو خوندم الان مجید پیش منه و کلی باهم در موردش گفتیم و خندیدیم
و اون قضیه رو بروی خودمون نیاوردیم
راستی مجید خودش از سکس ‏x متنفره ولی از داستان های سکس ‏x خوشش میاد و اون نظر رو برا این گذاشته بود که تو زود تر داستان سکس ‏x رو بزاری مثل خود من که از سکس x بدم میاد ولی عاشق داستانش هستم.

منتظر داستان های جدیدت هستیم

قربان مرامت

‏§¤[مجید و رئوف]¤§

ناشناس گفت...

areeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee
hatman mizanam sharmandeh vaght nashoood

farda fekr konam betoonam bezanam
badam man jigh nemizanam
faghat amiiiiiiiiiiiiiiiiir ro ba jigh migam
;)
ghoorbanat aziz
ta farda

Unknown گفت...

هميشه شاد باشيد داداش رئوف و داداش مجيد امشب ميزارم اما از فردا تا بعداز شب شهادت بيست و هفتم تعطيل ميشه و از بعداز اون دوباره در خدمت هستم اكر عمري باقي بود؛ناشناس عزيز مرسي و منتظرماااااااااااأااااا

ایرانی گفت...

کوتاه وتقریبا درتمام زمینه ها متوسط بود ..ایرانی

 

ابزار وبمستر