ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سكس زنم با لوله كش

چند سالی میشه که با لیلا ازدواج کردم.همه چیز خوب و عالی بوده و مرتب و دائم هم با هم سکس داریم.ولی چیزی که هست اینه که هر دومون یه سری فانتزی های سکسی داریم که نمیتونیم انجامش ندیم.فانتزی سکسی زنم داشتن سکس باچند نفر در آن واحده و فانتزی سکسی من نگاه کردن زنمه وقتی با چند نفر دیگه سکس داره! به نظر میاد که زوج جالبی باشیم و در واقع هم همینطوره. هر چند وقت یه بار به یه بهونه ای این مساله رو تجربه میکنیم.جالب ترین باری که این اتفاق افتاد وقتی بود که لولهء آب حموم دچار مشکل شده بود و لوله کش و شاگردش اومده بودن که اونو درست کنن. از نگاههای عجیب و غریب لیلا فهمیده بودم که تو فکر چیه.دائم داشت به کیر اون دو تا نگاه میکرد و زیر لب یه چیزایی میگفت و یه دستشم روی کس و پستونش بود. فهمیدم قضیه چیه و آوردمش تو اتاق خواب و بهش گفتم:چرا هیچ کاری نمیکنی؟اگه میخوای بدی خب برو بده!گفت:بابا اینا که تا تو تو خونه باشی دست به من نمیزنن!دیدم راست میگه.گفتم خب پس من وانمود میکنم که دارم میرم بیرون ولی از در پشتی میام تو. تو هم کار خودتو بکن.سرشو تکون داد و منم لباسامو پوشیدم و بلند داد زدم:من دارم میرم.کاری نداری؟لیلا هم از تو آشپزخونه داد زد:نه ولی قبل از اومدن زنگ بزن که یه سری خرت و پرت میخوام بگم بخری.اینطوری همه چیز طوری جلوه داده میشد که من دارم میرم و حالا حالا ها هم نمیام.با لوله کش ها خداحافظی کردم و گفتم شب میرم در دکونشون و باهاشون حساب میکنم.وقتی از در پشتی آروم اومدم تو دیدم که لیلا یه لباس خیلی سکسی پوشیده جوری که هم سینه هاش خیلی بیرون بود و هم رون پاش حسابی معلوم بود و داشت میرفت سمت لوله کش ها.تا رسید دم در حموم لوله کش ها که رو زمین بودن یه نیم نگاهی به لیلا انداختن و سریع سرشونو برگردوندن.لیلا هم گفت: "ببخشید آقای محسنی.بعداً اگه میشه یه نگاهی هم به لولهء دستشویی آشپزخونه بندازین که آب میده" و لوله کش جوونه بلند شد و تا چشمش به سینه های درشت زنم افتاد که حسابی از زیر لباس مخملیش معلوم بودن روشو کرد اون طرف و گفت چشم خانوم دو دقیقهء بعد که کار اینجا تموم بشه میام خدمتتون و برگشت سر کارش.لیلا هم رفت تو آشپزخونه و من داشتم اون دو تا رو میدیدم که یه جورایی دارن با هم راجع به لیلا حرف میزنن و میگفتن:-دیدی؟ بابا عجب کسیه.-چرا تا شوهرش رفت بیرون یهو این شکلی درست کرد خودشو؟-نمیدونم ولی فکر کنم یه جورایی مشکل دار باشه.-یعنی جندست؟-شاید.شاید با یه مرد دیگه هم باشه.....بالاخره زنا باید کسشونو به یکی بدن دیگه!-کاش اون "یکی" من بودم!-آخ گفتی....میدونی؟بلند که شدم دیدم.پستونای خیلی باحالی داره.-جدی؟دیدی؟-آره.....با اون لباسی که این پوشیده همه جاش معلومه -عجب جنده ای....میگم کاش بتونیم یخ جورایی بکنیمش.-نمیشه.....ول کن بابا یهو یارو میاد خونه دهنمونو میگاد.-کی شوهرش؟-آره دیگه.-شوهره اگه آدم حسابی بود که زن خوشگل و کسش رو با ما تنها نمیذاشت بره که.-ول کن بابا....کارمونو میکنیم و میریم. من حوصلهء درد سر ندارم.تو همین حال و احوال لیلا اومد دم در حموم و وانمود کرد که اومده یه سری از لباس های کثیف رو بندازه تو ظرف مخصوص لباس کثیفا که تو حموم بود. یه ببخشید گفت و رفت تو و پشت به اونا قرار گرفت.میدیدم که هر دوشون زیر چشمی دارن پر و پاهای لیلا رو ورانداز میکردن و دستاشون هم آروم آروم میرفت سراغ کیرشون که داشت از زیر شلوار خودنمایی میکرد.لیلا هم تیر کشندهء خودش رو به کار انداخت و دولا شد که مثلاً از تو اون جای لباسایه چیزی برداره و اینطوری اونا میتونستن کس زنمو ببینن چرا که لیلا شرتش رو درآورده بود.وقتی دولا شد اونا هم سرشونو بردن زیر تر وشروع کردن به دید زدن کس لیلا که کاملاً تیغ انداخته و سفید بود(شب قبلش قبل از اینکه من لیلا رو بکنم ازش خواستم پشمشو بزنه).لوله کش جوونه رو کرد به اون یکی و سرشو تکون داد.اون یکی هم دیوونه شده بود و نمیدونست چیکار کنه.لیلاهم از حالت دولا در اومد و لباساشو ریخت تو اون جای لباسا و به عمد یکی از شرتاشو انداخت رو زمین.اونا با دیدن اون شرته حشری تر شدن...جوری که وقتی کس لیلا رو میدیدن انقدر حشری نشده بودن.لیلا هم آروم برگشت و خم شد تا شرتش رو از رو زمین برداره که با این کار پستونای گنده ش رو تو حالتی میذاشت که کاملاً جلوی صورت اون دو تا بود.بعد از اینکه شرتش رو هم برداشت وانمود کرد که کارش تموم شده و با یه ببخشید دیگه از اونجا اومد بیرون.قیافهء اون دو تا دیدنی بود.....هر دو حشری و شوکه بودند و البته حق هم داشتند....خب هر کسی اگر ببینه یه کس بلوری جلوش خم شده و دو تاسینهء گنده جلوش دارن میلرزن حسابی حالی به حالی میشه.یکی از اونا به اون یکی گفت:من میرم یه دقیقه باز دید بزنم.....خیلی حال داد.اون یکی فرصت نکرد مخالفت کنه.لوله کش جوونه بود که از حموم آروم اومد بیرون و رفت سمت هال که لیلا توش بود.لیلا هم میدونست که کارش رو درست انجام داده و واسه همین منتظر اومدنشون بود و تا لوله کش جوونه لیلا رو دید از تعجب داشت وا میرفت. لیلا کاملاً لخت رو مبل نشسته بود و پاهاشو گذاشته بود رو هم و دستشو برده بود لای پاهای رو هم اومدش و داشت کسش رو نوازش میکرد.فاصلهء بین تعجب و حشری شدن برای لوله کشه نزدیک به چند ثانیه بود. لیلا یه نگاهی بهش انداخت و گفت:رفیقتو صدا کن.من کیر جفتتون رو با هم میخوام.اونم معطل نکرد و داد زد:علی بیا!لیلا هم آروم دستشو درآورد و به اون یارو اشاره کرد که بره نزدیک. اونم اطاعت کرد و وقتی رسید جلوی لیلا، لیلا دسشتو گذاشت رو زیپ شلوارش و آروم شروع کرد کیر طرف رو نوازش کردن.اونم یه نفسی کشید و وقتی همکارش علی هم اومد تو هال و اونا رو تو اون حالت دید با تعجب ولی حشری شده اومد جلو و لیلا هم معطل نکرد و اون یکی دستشو گذاشت رو کیر اون یکی و آروم آروم زیپ شلوار هر دوتا رو آورد پایین.....کیر ها از پشت شرت میخواستن منفجر بشن و بیان بیرون.اینجا بود که لیلا دستشو از رو کیر هردوشون برداشت و رو مبل تکیه داد و آروم گفت:"حالا کیراتونو دربیارین و بذارین اونجاهایی که دوست دارین...هر کاری که میخواین بکنین...ولی منو بکنین"اون دو تا انقدر حشری شده بودند که نمیفهمیدن دارن چیکار میکنن....هر دو با هم کیراشونو درآوردن و تازه اونجا من دیدم چه کیرای گنده ای بودند!شق شق و گنده.یکیشون رفت سراغ کس زنم و آروم لای پاشو باز کرد و دستشو گذاشت رو اون کس سفید قلمبه که به هر کیری جون میده! و آروم شروع کرده با ناز کردن کس زنم و اون یکی هم کیرشو گرفت تو دستش و آروم برد سمت دهن لیلا. لیلا که تو ساک زدن استاد بی نظیریه شروع کرد کیر این یکی رو خوردن و اون یکی هم آروم پای لیلا رو به طور کامل از هم باز کرد و نشست جلوی پاهاش و آروم کیرشو گذاشت دم کسش و یهو و با عجله کیرشو کرد تو کس زنم.لیلا دادی زد و کیر اون یکی رو از تو دهنش درآورد و اون یکی هم شروع کرد به تلمبه زدن و همینطور کیر گندش رو میکوبوند به ته کس لیلا و لیلا همزمان با اینکه داشت حال میکرد کیر اون یکی هم تو دستش بود و داشت براش جق میزد.مطمئناً لوله کش ها آداب کس کردن بلد نیستن و بدون ناز و نوازش و کارای این شکلی کس میکنن و براشون اصلاً طرف مقابلشون مهم نیست و همین هم لیلا رو حشری میکرد چون از این حالت سکس خوشش میومد.البته نه همیشه ولی گاهی اوقات تنوع خوبی بود.خلاصه تلمبه زدن ها همینطور ادامه پیدا میکرد و اون یکی خیلی حشری شده بود و دوست داشت هرچه زود تر بتونه کیرشو بکنه تو کس زنم ولی دوستش همچنان داشت لیلا رو میکرد.بعد از یه مدت لیلا آروم بلند شد و اونم فهمید که بایدکیرشو دربیاره چرا که نوبت دوستشه....خلاصه حالا اون یکی بود که میخواست کیرشو بکنه تو کسزنم و رفت سمت اون سوراخ بی نظیر و لیلا هم پشتشو کرد بهش تا از پشت اون کیر گنده رو تو کس خودش جابده و کیر اون یکی رو گرفت تو دستش و شروع کرد باهاش ور رفتن و ساک زدن.داشت کیری رو که تا الان تو کس خودش بود حالا میکرد تو دهنش و اینطوری میتونست مزهء کس خودش رو هم بفهمه و اون یکی هم محکم و محکم داشت از پشت ترتیب زنمو میداد و حسابی هم حشری بود.دو دقیقه نگذشته بود که دیدم اونی که داره زنمو از پشت میکنه صداش داره بلند میشه و فهمیدم داره ارضا میشه.....اونم نامردی نکرد و هر چی آب داشت خالی کرد تو کس لیلا....البته مهم نبود چون لیلا قرص میخورد ولی لیلا میخواست مزهء آب کیر رو هم بچشه....چیزی نگفت و به اون یکی اشاره کرد و اونم کیرشو گرفت تو دستش و نشست رو مبل.لیلا هم حالا با یه کیر طرف بود و رفت و آروم لای پاشو باز کرد و نشست رو کیر یارو با شروع کرد خودشو بالا و پایین کردن و همزمان با اون کیر اون یکی رو هم گرفته بود تو دستش و آروم میکرد تو دهنش و براش ساک میزد هرچند دیگه اون کیری نبود که میخواست و بعد از اینکه آبشو تو کس زنم خالی کرده بود حالا کوچیک و کوچیک تر شده بود.....لیلا همینطور بالا و پایین میشد و بعد از یه مدت صدای اون یکی هم رفت رو هوا و این بار دیگه لیلا فرصت نداد و سریع از رو کیر یارو بلند شد و نشست جلوشو کیرشو گرفت تو دستش و شروع کرد براش جق زدن و ساک زدن تا یهو دیدم که آب کیر بود که از کیر یارو میومد و تو دهن زنم میرفت و تمومی هم نداشت.....نزدیک به یک دقیقه از کیر این پسرهء لوله کش داشت آب میومد و لیلا همشو میخورد و کیف میکرد.....وقتی هم که کارش تموم شد آروم کیر یارو رو گذاشت لای پستوناش و براش کیرشو مالوند و پسره هم نیمه جون رو مبل ولو شده بود.اون شب که رفتم دکون این لوله کش ها تا باهاشون حساب کنم هردوشون زیر زیرکی میخندیدن و فکر میکردن من از هیچ چیزی خبر ندارم.منم همینو میخواستم و وقتی پولشونو دادم و تشکر کردم بهشون گفتم:خانومم خیلی از کارتون تعریف میکرد و میگفت شما واقعاً عالی هستین.

5 نظرات:

ناشناس گفت...

یااین داستان الکیه یااین که خاک برسرزنت و خاک برسرخودت که میزاری بکننش زن گرفتی یا جنده سرخیابون شمابه آینده اعتقادندارین?
امید وارم داستانی که نوشتی دروغ باشه و تو اصلازن نداشته باشی

Unknown گفت...

Vaghti enghadr nafahmi ke tashkhis nemidi chi begam.dastanhaye khialie jazab yani khiali.oftad??? In dastanha hichkodomesh marbot be man nisa man mojaradam.

ناشناس گفت...

جونه مادرت داستاناتو به واقعیت نزدیک تر کن درسته خیالیه اما واقعای تر باشه قشنگ تر ممنون از زحماتت

المیرا سکسی گفت...

من کیر کلفت می خوام 22644574 المیرا

ایرانی گفت...

سلام به همه خوانندگان نظردهندگان وحتی نویسندگان.هرنویسنده ای داستانش رابه این امید می نویسدکه نظرخواننده اش راجلب نماید.یک نویسنده با تشویق خوانندگان دلگرم شده به انتقادات آنان درجهت اصلاح آثارش توجه می کند.این روزهابیشتر داستانهای رمانتیک ومعمولی تخیلی هستندچه رسد به داستانهای سکسی .این داستانها یعنی سکسی بیشتر برای هیجان سرگرمی وایجاد شورونشاط درروابط جنسی طرح ومنتشر می شوند.اگر کسی دوست نداردویا به این سبک نگارش اعتقادی ندارد می تواندازمطالعه آنها خودداری نماید.این خود نوعی دموکراسیست که بایدفرهنگ پذیرش آن راداشته باشیم .به نظر من داستان بدی نبود.هیجان خوبی داشت .صحنه های سکس راهم تاحدمطلوبی تشریح می کرد.فقط درپرداختن به این که شوهرازروابط زنش بادیگران لذت می برد کمی عجله شده بودونیاز به مقدمات دیگری هم داشت که طبیعی ترش کندوانتقاد دیگرمن مربوط به لخت شدن ناگهانی ودعوت غیرمترقبه زن ازلوله کشهابودکه تاحدودی ازهیجان وزیبایی سوژه کاست .درپایان ازخوانندگان محترم خواهشمندم که فحاشی نکرده به جای تشکر از مدیریت سایت بی جهت به باد انتقادش نگیرند.

 

ابزار وبمستر