ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

سکس با دختر دانشجو2

به دو دقیقه نرسید که سیل به راه افتاد از روم بلندش کردم و دوباره شروع کردم به خوردن لبش همون طور که ازش لب می گرفتم با سوراخ کونش بازی می کردم که مریم دوباره سر حال شد و ایندفه من فقط رو تخت دراز کشیدم و اون برام ساک می زد و من که دیدم بی کار شدم اون رو کشیدم رو خودم و شروع کردم با سوراخ کونش بازی کردن اول با یک انگشت و بعداز 2 دقیقه دو انگشتی کردم که یه جیغ کوچیک کشید و برای تلافی سر کیرم رو گاز کوچیکی گرفت که فکر کردم دارم از درد بال در میارم برای همین از دهنش کشیدم بیرون و خوابوندمش رو تخت و خودم رفتم روش کمی با سر کیرم با لبه های کسش بازی کردم و برای طلافی اون گاز یک دفعه کل کیرم رو کردم توش که یک جیغ وحشتناک از مریم شنیدم که پرده گوشم کر کره اش خراب شد و شروع کرد به بد و بیرا گفتن و من بدون توجه به اون تلنبه می زدم [عجب کوس تنگ و نرم و خیسی داشت؟] (فکر کنم جر رفت) دو دقیقه که شد اون هم دردش کم تر شد و داشت لذت می برد و قربون صدقه کیرم میرفت( جووووون چقدر بزرگه، جوووون دارم جر میرم ، جرم بده ، جون فقط مال خودمه ، بکن بکن)من هم 20 دقیقه از کس تو همون حالت کردمش و کیرم رو کشیدم بیرون و کنارش دراز کشیدم کهمریم دادش رفت هوا و که ادامه بده چون داشت برای بار سوم به ارگاسم می رسید و دید که من بلند نمیشم خودش اومد روم و بالا و پایین می پرید که سینه هاش ریتم خاصی به خودشون گرفتن و همین خیلی حشرم رو بیشتر می کرد و با سینه هاش ور می رفتم که سریع به ارگاسم رسید و روی من دراز کشید و من هم اون رو در آغوش گرفتم و بدنش رو رو بدنم گذاشتم و از گرمای بدنش خودم رو گرم کردم و در همون حالت شروع کردم تلنبه زدن بعد از کسش کشیدم بیرون و رفتم پشتش و کونش رو خیس کردم و کیرم رو گذاشتم دم سوراخش که مریم مثل برق گرفته ها از جاش پرید و گفت نه از عقب جر می رم از جلو بکن و من هرچی اصرار کردم نزاشت و من هم رفتم سمت شرتم.و اون رو گرفتم که تنم کنم که مریم گفت: بیا از جلو بکن تا آبت بیاد ، بیا وگرنه همین جلو رو هم از دست میدی ها!!!!؟و من هم بدون توجه به حرفش شرتم رو پوشیدم و رفتم کنارش رو تخت خوابیدم که اون گفت:بیا دیگه! قهر نکن.بهش گفتم اگه میزاری از عقب بکنم بیام وگرنه بزار بخوابم.که مریم گفت من به شوهرم که کیرش نصفه کیرته از عقب نمیدم!!!!؟ حالا هم که از جلو نمی کنی پس بزار برات ساک بزنم تا آبت بیاد.(خودش سه بار به ارگاسم رسید حالا هم که دیگه احتیاج نداشت).من هم خواستم کم نیارم گفتم نخواستیم بابا بگیر بخواب.شب بخیر. و رفتم به کیرم اسپره زدم تا بخوابه و خودم هم بخوابم، هنوز لخت بود و داشت می خوابید (چقدر این زن ها بی معرفت هستن) رفتم خوابیدم.صبح که از خواب بیدارم کرد ساعت 8 بود که گفت بیا صبحانه بخوریم(فقط با شورت و سوتین بود) بعد از خوردن صبحانه گفت: من دوباره می خوام
من هم گفتم:خوب بشین بخور (مثلا منظورش رو اشتباهی فهمیدم)
مریم گفت:نه منظورم صبحانه نیست
گفتم پس منظورت چیه؟
اون هم گفت: من دو باره حشرم زد بالا
من هم برای اینکه به کونش راه پیدا کنم رفتم از یخچال یه خیار آوردم و بهش دادم
مریم:این چیه؟
من:خیار!
مریم:می دونمخیاره ولی چرا می دیش به من؟
من:خوب با این هم میشه حشرت رو خالی کنی!
مریم:شوخی می کنی؟
من:نه اتفاقا کاملا جددی هستم!
مریم:آخه واسه چی؟
من:تو دیشب سه بار به ارگاسم رسیدی اما نزاشتی من یه بار هم آبم بیاد
مریم:خودت نخواستی وگرنه من که حرفی نداشتم
من:پس چرا نزاشتی من کارم رو بکنم؟
مریم:خوب از عقب درد داره
من:تو که اولی نیستی و آخری هم نیستی
مریم:یعنی می تونم بهت اعتماد کنم؟
من:100%
مریم:پس اسپره نزن که زودتر کارت تموم بشه.من هم که از خوش حال بال در آوردم،رفتم از تو کشوم یه کاندم تأخیری آوردم و گذاشتم کنار تخت و اون رو صدا زدم که دیدم لخت اومد تو اتاق اما انگار ترس داشت.برای همین رفتم و دستش رو گرفتم و کشوندمش سمت خودم و لبش رو بوسیدم و شروع کردیم به لب گرفتن بعد چند دقیقه حشرش زد بالا و با ولع لبم رو می مکید کمی که گذشت رفتم سمت سینه های ناز و درشتش و چند تا بوس کردم و بعد شروع کردم نوبتی نوک سینه هاش رو خوردن که صدای شهوت انگیز مریم بلند شد (آه آه بخور بخور همش برای تو هستش بخور که دارم حال می کنم آه آه)و بعد سرم رو به سمت پایین فشار داد....

4 نظرات:

بهاره گفت...

سلام
آقا امیر سریع تر ادامه اش رو بزار
مرسی

Unknown گفت...

Salam bahare khanom.in dastano dostam rauf mifreste va mizaram.chashm behesh email mizanam edamasho zodtar befreste

آرمین گفت...

داستانت خیلی جالبه زودتر ادامه بده من تازه با این وب لاگ آشنا شدم و الان هم به خاطر ادامه این داستان اومدم اما وقتی دیدم نبود کلی ضد حال خوردم.
آقا رئوف زود تر ادامه اش رو برای امیر سکسی بفرست تا برامون بزاره
آقا امیر خواهش می کنم زود تر بهش اطلاع بده تا ادامه داستانش رو بفرسته.

full moon گفت...

پس کو ادامش داش امیر

 

ابزار وبمستر