ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ضربدری آرش و پسر عموش

من اسمم ارش يه پسرعمو دارم به اسم سعيد من با سعيد خيلي صميمي هستيم از بچگي باهم بزرگ شديم از همون بچگي باهم دودودل بازي ميکرديم يه بارم قرار گذاشتيم وقتي بزرگ شديم زنهاي همديگه رو بکنيم تا اينکه بزرگ شديم.من 24 سالم بود که زن گرفتم يه دختر کرد خشگل و خوش هيکل به اسم فريبا سعيدم 3 ماه بعد ازمن با يه دختر شمالي ازدواج کرد به اسم سوسن اون اوايل خيلي رو زنم تعصب داشتم نميذاشتم کسي بهش نگاه چب بکنه اخه خداييش زن ما خيلي خوش هيکل بود قد بلند کمر باريک با يه کون قمبل و سينه هاي برجسته خيليم حشر من همون هفته اول ابنش کردم و روزي سه بار عين خر ميکردمش اونم خيلي حشر بود منم عاشق ليسيدن کوس و کون زنهام يعني تا اون سوراخ کونشم ميخوردم خلاصه گذشت تا اينکه اين سعيد اقاي ما زن گرفت يه زن سفيد که يخورده ام همچين کونش ميخاريد ديگه وقتي سعيد زن گرفت کار ما شده بود گشت و گذار با زنامون منم که از خدا خواسته چشم همش دنبال کت وکون سوسن بود خيلي دلم ميخواست بکنمش تا جاييکه حاضر بودم سعيد زن من بکنه تا منم سوسن بکنم . خلاصه يه روز من و سعيد نشسته بوديم در سكس با زناي خودمون صحبت ميكرديم كه من يواش يواش حرفو كشوندم به سكس ضربدري كه چجوري زوجها عوض ميشنو باهم سكس ميكنن ديدم نه مث اينكه طرف بدش نمياد كه خودش بعدا اعتراف كرد كه از همون اول دنبال كون قلمبه زن ما بوده و ميخواسته بكنتش خلاصه ما قرار گذاشتيم براي اينكه اين نيت شيطاني رو عملي كنيم بريم شمال دوسه روز بعد بساط چيديمو رفتيم رامسر حدودا ساعت 5 بعد از ظهر بود كه رسيديم و يه ويلاي دربست مشتي گرفتيم.رفتيم تو اتاقامون لباسامون عوض كنيم ماهم از قبل با سعيد قرار گذاشته بوديم كه زنامون راضي كنيم لباساي لختي ببوشن زن من اول يه لباسه استين بلند با يه شلوار گشاد تنش كرد خواست از اتاق بياد بيرون من جلوش گرفتم گفتم اين چيه تنت كردي ادم دچار افسردگي ميشه گفت چي تنم كنم؟؟؟؟؟؟؟منم يه تاب باز داشت با يه شلوار لامباداي تنگ و چسبون كه وقتي تنش ميكرد حسابي كوووووس و كوووووونش ميريخت بيرونو از ساك دراوردم گفتم اينارو تنت كن اول گفت زشته و غيرتت كجا رفته و از اين كوس شعرا خلاصه ما بهر بدبختي بود راضيش كرديم لباسارو تنش كنه و بياد بيرون اولش با خجالت اومد بيرون ولي وقتي وارد سالن شديم ديديم به به اونور چه خبره سوسن خانم با يه شلوارك خيلي كوتاه كه تا زير لامبه هاي كونش بود با يه تاب سكسي با سعيد تو سالن بودن كس قلمبه سوسن قشنگ از تو شلوارك زده بود بيرون تا اين صحنه رو دیدم کیرررررررم راست شد همينجوري كه به كوس سوسن زل زده بودم ديدم فريبا داره چپ چپ نيگام ميكنه يخورده خودمو جمع و جور كردم و رفتيم نشستيم گرم صحبت شديم كه ماهواره يه شوي عربي خيلي قشنگ گذاشت اخه فريبا خيلي قشنگ عربي ميرقصه اقا مام كليد كرديم كه بايد پاشي عربي برقصي سعيدم از خدا خواسته هي اصرار ميكرد بالاخره فريبا قبول كرد پاشد برقصيدن.يخورده كه رقصيد من گفتم اين فايده نداره بايد لباستم مثل رقاصه هاي عرب باشو برو يه شالي چيزي ببند به كمرت رفت تو اتاق شالشو اورد بست به كمرش گفتم اينم فايده نداره بايد شلوارت در بياري؟؟؟؟؟ تا اينو گفتم جا خورد يه نيگا به من كرد گفت هيچ معلوم چي داري ميگي توووووو؟؟؟؟؟؟؟گفتم اخه اينجوري خيلي دهاتي شلوارت دربيار شالتو ببند دور كمرت جاييتم معلوم نميشه سوسنم گفت اره برو دربيار قشنگتره؟؟بالاخره با اصرارما رفت تو اتاق شلوارشو در اورد شالشو يجوري بسته بود كه از يطرف تا زير زانوشو گرفته بود از طرف ديگه گره زده بود كه اين باعث شده بود شرت قرمزش معلوم بشه كه وقتي ميرقصيد خيلي شهوت انگيز ميشد من يه لحظه نگام به كير سعيد افتاد كه از زير شلوار مشخص بود كه راست راست فكر كنم سوسنم فهميده بود سعيد داره كوس و كون فريبا رو ديد ميزنه چون يذره گرفته بود بدبخت نميدونست كه اينا همش نفشس و قرار با كير بنده بگا بره خلاصه فكركنم يه يك ربعي فريبا رقصيد گفت ديگه خسته شدم اومد نشست رو مبل هوا هم یکم شرجي بود حسابي عرق كرده بود گفت من ميرم يه دوش بگيرم سوسن گفت نه اول من ميخوام برم خيلي گرمم منم گفتم اصلا خودم ميرم كه سعيد برگشت گفت دعوا نكنيد همگي با هم ميريم منم گفتم اره فكر خوبيه دوباره زنا يخورده قرقر كردند كه نه زشته و فلان بهمان كه بالاخره با هزار زوري بود خرشون كرديم كه لباس زيرامون در نمياريم و از اين كوس شعرا سعيد كونكش همون بيرون لباساشو دراورد با يه شرت دست زنشو گرفت برد تو حموم ماهم دنبالش رفتيم سعيد پريد تو وان به سوسن گفت لخت شو بيا تو سوسن يه نيگا به ما كرد گفت خجالت ميكشم سعيدم دستشو گرفت كشيدش طرف خودش ماهم ايساده بوديم نگاه ميكرديم گفت خجالت نداره اومد تاپشو در بياره سوسن گفت اخه من كرست نبستم سعيدم گفت او ديگه مشكل خودت به ما ربطي نداره تا تاپ كشيد بالا دوتا هلو افتاد بيرون سينه هاي سيخ و قشنگي داشت كه نوكشم حسابي برجسته شده بود معلوم بود كه حشرش زده بالا سعيد شلوارك سوسن از پاش دراورد سون فقط يه شرت پاش بود يه شرت صورتي كه وقتي رفت زير دوش شرتش خيس شد بلبله هاي قرمز كوسش از زير شرتش نمايان شده بود از پشتم قشنگ لامبه هاش و خط وسط كونش افتاده بود بيرون سعيد يه نيگا به ما كرد گفت بابا شماها كه هنوز لباساتون تنتونه لخت شين بيايد وسط ديگه منم يه چشم گفتم و لباسامو دراوردمو با شرت شدم بعد اومدم سراغ فريبا كه داشت با شهوت كير گنده سعيد كه از زير شرتش زده بود بيرون نيگا ميكرد گفتم مثل اينكه تو نميخواي لخت شي؟؟؟؟؟بعد فورا اومدم تاپش از تنش دراوردم يه كرست قرمز تنش بود كرستشم از تنش دراوردم تا سينه هاي قشنگش بيفته بيرون ولي سينه هاي سوسن درشت تر و قشنگتر بود عوضش خداييش كووووون فريبا يه چيز ديگه بود بعد شال فريبارم باز كردم الان فقط يه شرت تنمون بود سعيد ليف وصابون گرفت دستش به سوسن گفت بيا بشورمت سوسنم رفت جلو سعيد شروع كرد به ليف زدن سوسن اول از بالا تنش شروع كرد اومد پايين تا رسيد به شرتش گفت تو كه همه چيزت ريخته بيرون از زير شرت نپوشيش سنگينتري بعد يهويي شرت سوسن از پاش دراورد سوسن يه جيغي زد و گفت خيلي بيتربيتي بعد يه نيگا بمن كرد ديد من زل زدم به كوسش دستش گذاشت جلو كوسش گفت زشت نگاه نكنننننن؟؟؟؟؟ منم خنديدم گفتم ببخشيد يه لحظه جاخوردم ولي عجب كووووووسي داشت تپل سفيد یکم مو هم نداشت لامسب.سعيد با ليف هي كوس و كون سوسن نوازش ميداد مام اون وسط داشتيم از شق درد ميمرديم بعد سوسن به سعيد گفت حالا كه شرت من دراوردي مال خودتم بايد در بياري سعيد گفت من كه از خدام فورا شرتش كشيد پاييين بعد يه دست به كيرش زد و گفت اخيش داشت خفه ميشد اون تو سوسنم خنديد گفت سعيد خيلي بي حيا شدي من يه نيگا كردم به فريبا ديدم چشاش با ديدن كير سعيد چه برقي داره ميزنه بهش گفتم توهم برو سعيد بشورتت سعيد گفت اره بيا من دلاكيم حرف نداره به سوسن گفتم تو بستت بيا بيرون نوبت فريباس بره زير دوش سوسن اومد پيش من سعيدم دست فريبا رو گرفت بردش تو وان فريبام از خدا خواسته فوري رفت سعيد فريبا رو برد زير دوش ليف برداشت شروع كرد به ليف زدن فريبا بعد گفت فريبا جون شرتت خيلي قشنگ ولي حيف كه بايد درش بيارم شرت فريبا رو كشيد پايين بعد يه دست زد به لامبه هاي كونش گفت ارش عجب هندونه هايي پرورش دادي؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفتم رسيده رسيدست اماده خوردن بخور كه از دستت ميرههههههه؟؟؟سعيدم ليف برداشت حسابي كوس و كون فريبا رو به بهانه شستن دستمالي كرد من و سوسنم ايساده بوديم نيگاشون ميكرديم بعد من به فريبا گفتم حالا تو سعيد بشور فريبام ليف برداشت شروع كرد بدن سعيد شستن تا رسيد به كيرش با يه دستش تخماي سعيد گرفت با دست ديگش كيرش ميشست من همينجوري كه داشتم نيگاشون ميكردم رومو كردم طرف سوسن ديدم زل زد به من بعد يه خندهاي كرد با چشاش اشاره كرد به شرتم يعني درش بيار منم شرتم كشيدم پايين يه نيگا به كيرم انداخت و چشاش برق زد اونورم نگاه كردم ديدم فريبا هنوز داره كير سعيدو ميماله بهش گفتم اين كير خوراك خوبي داره فريبا از دستش نده يه خندهاي كرد و انگار منتظر بله من بود رو زانو نشست كير سعيد كرد تو دهنش خيلي قشنگ ساك ميزد با يه دستشم تخماشو ميماليد بعد رفت پايين تخماي سعيدو داشت ميمكيد كه من گفتم فريبا جون اگه ميشه بقيشو بيا بيرون از وان بخور منم برم يه ابي به تنم بزنم اونام بلند شدن منم به سوسن گفتم تو نمياي منو بشوري؟سوسن گفت چرا نيام دست سوسن گرفتم اوردمش تو وان ليف برداشت تمام بدن من و شست بعد كير من گرفت تو دستش گفت عجب كير خوش تراشي داري سرش اورد پايين كيرم كرد تو دهنش شروع كرد به ساك زدن اول سر كيرمو حسابي مكيد حسابي كه سرخش كرد كيرم از بالا تا پايين با زبونش ليسيد از پايين كيرم زبونش ميكشيد ميامد بالا ديگه داشتم ديوووووووونه ميشدم بعد رفت سراغ تخمام تا سوراخ كونمم خورد اونورم فريبا قنبل كرده بود سعيدم داشت كسش ميخورد منم هوسي شدم به سوسن گفتم بخوبه پاهاش از هم باز كنه كه كوسش قشنگ بيفته بيرون سوسنم نشست رو لبه وان پاهاش از هم باز كرد بعد موهاي من گرفت كشيد وسط پاهاش ااااااوووووووووووومممممممم به به عجب بويي داشت يه كوس جمع و جور ولي قلمبه كه بلبله هاي كوسش يزره اومده بود بيرون فوري نرفتم سراغ كوسش ميخواستم حسابي ديوونش كنم اروم اروم از كنار كوسش رونش بوساي ريز ميكردم اونم هي سر من هل ميداد طرف كوسش ولي من ولكن نبودم اخرش داد زد بسته ديگه كشتي من بخورش بعد خودش كوسش هل داد تو صورت من گفت زود باش منم اول يه چندتا بوس ريز از كوسش كردم و حمله كردم سوسن يه اهههههههههه كرد و يه نفس راحت كشيد منم تازه رسيده بودم به كوسش مگه ولش ميكردم حسابي كه كوسش مكيدم انگشتم كردم تو كوسش با زبونمم چوچولش نوازش ميدادم بعد دوتا انگشتام كردم تو كوسش ميچروندم كه ديدم سوسن بدنش لرزيد و يه جيغي زد ارضا شد گفت بسته ديگه بيا بكنننننن توشششششششش منم بلند شدم اول چندتا ضربه با كير زدم رو كووووووسش بعد يواش يواش كيرم فرستادم تو كوسش.وااااااااایییییییییی كوووووووس خيلي تنگي نداشت ولي عوضش خيلي داغ بود اروم اروم تكونامو تندتر كردم داشتم شديدا تلمبه ميزدم كه يهو صداي جيغ فريبا اومد فهميدم اونم ارضا شده سعيد خوابيده بود و فريبام از پشت نشسته بود رو كيرش بالا و پايين ميكرد اين صحنه رو كه ديدم حشرم بالا تر زد با شدت بيشتري كوس سوسن خانم بگا دادم.بعد گفتم برگرد قمبل كن برگشت قمبل كرد كوس قلمبش از پشت زد بيرون منم نامردي نكردم تا دستهههههههههههه بهش فرو كردم يخورده كه كردم گفت از كوووووووون بكنننننننننن منم از خدا خواسته اول انگشتم كردم تو كونش تا سوراخش گشاد تر بشه بعد سر كيرم گذاشتم دم سوراخش اروم اروم كيرمو فرستادم تو يخورده نگه داشتم بعد يواش يواش تلمبه زدم.ديگه سوسنم ماهيچه هاي كونش شل تر كرد منم تكونام سريعتر كردم داشتم ميومدم سوسن گفت ابت بريز تو كونم منم ابم ريختم تو كونش همزمان با من سوسنم يه بار ديگه اومد كيرمو دراوردم بيحال افتاديم رو زمين ولي سعيد و فريبا هنوز كارشون تموم نشده بود سعيد از پشت كرده بود تو كوس فريبا و شديدا داشت تكون ميداد كه گفت دارم ميام فريبام بلند شد كيرررررر سعيد گذاشت تو دهنش براش ساك زد تا ابش اومد تمومش خورد اونام ولو شدن بالاخره بلند شديم خودمون شستيم اومديم بيرون ولي جاتون خالي 4 روزي كه اونجا بوديم فقط سكس كرديم.پایان

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر